سقوط گلدان» موجب شفای یک زائرشد
معجزات امام رضا (ع) در طول تاریخ بسیار زیاد بوده است
یکی از معجزات این امام رئوف در سال ۱۳۸۵ رخ دادخیلی عجیب ،شبیع معجزه است :
شفای دختری (که همه متخصصان ازدرمانش عاجزمانده بودند)با سقوط گلدان برسرش.
خادم های امام رضا (ع) مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای ضریح حرم امام رضا(ع) بودند . ناگهان گلدان از دست یکی ازخُدام رها می شود و به قسمت نه می افتد
و روی سر دختری که در نزدیکی ضریح نشسته بود می افتد ،سر این زائر کاملا شکافته می شود و خون جاری می شود ،سریع این دختر رو به بیمارستان می برند. خادم هم که از ترس جرئت حرکت نداشت در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا ۵ ساعت بعد از حادثه پدر دختر به حرم برمی گردد و سراغ آن خادمی رامی گیردکه گلدان از دستش افتاده بود ،خادم که درحال قالب تُهی کردن بود ،درذهنش صدهاسئوال موج می زئد.چه کاری بامن دارد،بامن چه می کنند.دخترمُردقصاص انتقام چه حکمی صادرخواهدشد . پدر(دخترمجروح) ،وقتی به نزدیک این خادم رسید و در کمال نا باوری ،خادم رادرآغوش گرفت وازش تشکرکرد! خادم که ازاین وضعیت هاج وواج مانده بود!گفت من سر دختر شما رو شکستم و شما ازمن تشکرمی کنید!
پدر گفت :دختر من از زمانی که به دنیا امد نابینا بود و به حرم آمده بودیم تاشفایش راازامام رضا(ع)بگیرم که اون گلدان به سر دخترم خورد دکترا گفتند ه ای که درسراین دختربوده،آزادشده، چشمان دخترم بینا و باز شده بود که اقا امام رضا (ع) شفای او ا داد.
آنگاه پدر بلند صدا زد:یا امام رضا(ع) قربانت برمخدایاشکر.این اتفاق مبارک را نگارنده (مدیریت سایت-پیراسته فر)اززبان آقای قرائتی(معلم قرآن)شنیده ام.
نکته دوم:خدا» فقط خدای مسلمانان نیست.
شفادرکشورهای دیگر
کلیسای سنت ژوزف مونترال»-کانادا
کلیسای سنت ژوزف مونترال»یکی از بزرگترین کلیساهای جهان است که ۱۲۴ متر ارتفاع دارد.
تعداد زیادی عصا در این موزه وجود دارد که درباره افرادی می باشد که ناتوان اند و یا فلج هستند و داستان این تابلو این است که فردی به نان سنت اندره می توانسته با اذن خدا مریض ها را شفا دهد و معجزه کند
گفته می شود: کسانی که دراین معبدشفا» یافته اند عصاهایشان را به این کلیسا اورده اند و عصاهای زیادی جمع شده است وبعضاً شفای عاجل یافته وبدون عصا»کلیساراترک کرده اند، که یاداور این فرد شفا دهنده و این بیماران است جالب است بدانید که قلب سنت اندره را در یک شیشه گذاشته اند و در کلیسا وجود دارد.
این کلیسا هر سال در حدود دو میلیون زائر را برای زیارت به مونترال میکشاند.
یکی از دلایل شهرت این کلیسا، محل معجزات و کراماتی است که به پدر آندره »نسبت میدهند.
در طبقه اول کلیسا قسمتی را برای روشن کردن شمع مشخص کرده اند که تعداد زیادی از مردم به این کلیسا می ایند و شمع شان را روشن می کنند و خواسته و ارزوی خود را از خداوند می خواهند
استان کبک (Quebec)،بزرگترین استان شرقی کانادا با جمعیتی بالغ بر ۷۶۰۰۰۰۰ نفر می باشد.
یکی ازشهرهای پرجمعیت این استان،شهرمونترآل» (Montreal) می باشد،باجمعیتی بالغه بر( ۳ میلیون وششصدهزارنفر ) .
دیدگاه رئیسی"رئیس قوه قضا" درباره گرانی بنزین
انتساب اظهارات رئیسی درباره بنزین صحت ندارد
به دنبال انتشار خبری به نقل از آیتالله رئیسی در فضای مجازی مبنی بر
مخالفت وی با افرایش قیمت بنزین در جلسه سران قوا»
سردبیر خبرگزاری قوه قضائیه(میزان) در توئیتر خود این مطالب را تکذیب »کرد.
محمد فراهانی سردبیر خبرگزاری میزان طی پستی در صفحه شخصی خود درتوییتر اظهارات منتسب به رئیس قوه قضائیه درباره گرانی بنزین را رد کرد.
میزان+مشرق۲۵ آبان ۱۳۹۸
آیت امامی کاشانی در نماز جمعه این هفته تهران (۲۴ آبان ۱۳۹۸) اشاره به گران شدن بنزین گفت: این موضوع تصمیمی است که دولت و مجلس و فرهیختگان اقتصادی گرفتهاند.
پرت شدنسقوط»ی که درآن شفا»بود
دختری( آنابل) که از روی یک درخت به پایین پرتاب شد نمی دانست که این حادثه خطرناک بیماری وی را شفا خواهد داد.
آنابل بیم» اهل تگزاس دچار دل درد شدیدی بود که دلیل آن ابتلا به دو بیماری ژنتیکی دستگاه گوارش بود. به دلیل این بیماری ها همانطور که در عکس مشخص است شکم این کودک متورم بود.
آنابل»۵ سال پس ازسقوط
او نمیتوانست غذای جامد بخورد و تنها مایعات مصرف می کرد. هر از گاهی نیز باید به بیمارستان می رفت اما پزشکان درمانی برای بیماری او سراغ نداشتند. تا اینکه یه روز در حالی که آنابل» با دو خواهرش در حال بازی در باغ بود از درختی بالا رفت و بعد از فاصله ۹ متری به پایین پرت شد.
آنابل» قبل وبعدازسقوط
البته نه روی یک زمین نرم بلکه داخل تنه توخالی یک درخت. والدین به سرعت خود را به او رساندند اما نتوانستند فرزندشان را از داخل تنه درخت بیرون بکشند.اورژانس فورا در محل حاضر شد و بعد از بیرون کشیدن آنابل بیهوش او را به بیمارستان رساندند. آزمایشات و عکسها نشان داد هیچ ضربه ای به این کودک ۸ ساله وارد نشده و عجیب تر اینکه بعد از سقوط از فاصله ۹ متری مشکلات آنابل کاملا رفع شده بود.
شکم او دیگر متورم نبود و سیستم گوارش او به درستی عمل می کرد و خبری از درد و علایم نبود. هیچ توجیه علمی برای این بهبود وجود نداشت اما آنابل تعریف کرد که بالای درخت نوری را دیده و همین موضوع سبب پرت شدن حواسش و سقوطش به پایین شده است.به نظر او و مادرش همین نور آنابل را شفا داده است. امروز آنابل ۱۳ ساله است و هیچ بیماری خاصی ندارد.
بالای همین درخت-درازتفاع ۹ متری متری
درختی که آنابل» برروی آن سقوط کرده بود
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۲نکته
معجزات امام رضا (ع) در طول تاریخ بسیار زیاد بوده است هنوز بسیار معجزه اتفاق میفته در حرم اقا امام رضا (ع)
یکی از معجزات در سال ۱۳۸۵ در حرم امام رضا(ع) رخ داد :
شفای دختری (که همه متخصصان ازدرمانش عاجزمانده بودند)با سقوط گدان برسرش.
خادم های امام رضا (ع) مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای حرم امام رضا(ع) بودند . ناگهان گلدان از دست یکی ازخدام رها می شود و به قسمت نه می افتد و روی سر دختری که در نزدیکی ضریح نشسته بود می افتد ،سر این زائر کاملا شکافته می شود و خون جاری می شود ،سریع این دختر رو به بیمارستان می برند. خادم هم که از ترس جرات حرکت نداشت در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا ۵ ساعت بعد از حادثه پدر دختر به حرم برمی گردد و سراغ اون خادمی رامی گیردکه گلدون از دستش افتاده بود ،خادم که درحال قالب تهی کردن بوده که چه قصدی ،درذهنش صدهاسئوال موج می زئددخترمُردقصاص انتقام چه حکمی صادرخواهدشد . پدر(دخترمجروح) ،وقتی به نزدیک این خادم رسید و در کمال نا باوری ،خادم رادرآغوش گرفت وازش تشکرکرد! خادم که ازاین وضعیت هاج وواج مانده بود!گفت من سر دختر شما رو شکستم و شما ازمن تشکرمی کنید!
پدر گفت :دختر من از زمانی که به دنیا امد نابینا بود و به حرم آمده بودیم تاشفایش راازامام رضا(ع)بگیرم که اون گلدون به سر دخترم خورده بود دکترا گفتند ه ای که درسراین دختربوده،آزادشده، چشمان دخترم بینا و باز شده بود که اقا امام رضا (ع) شفای او رو داد انگاه پدر بلند صدا زد:یا امام رضا(ع) قربانت برمخدایاشکر.این اتفاق مبارک را نگارنده اززبان آقای قرائتی(معلم قرآن)شنیده ام.
نکته دوم:خدا» فقط خدای مسلمانان نیست.
ازجمعیت ۷/۶ میلیاردی جهان، ۱/۸ میلیارد نفر مسلمانند،درخوشبینانه ترین حالت،ازاین جمعیت مسلمانان۴۰۰میلیون نفرشیعه هستند»عده ای خیال می کنند که معجزات وشفافقط درسرزمینهای اسلامی انجام می گیرد وشفایافتگان ااماً شیعه هستند واینکه همه جهنمی هستند غیرازشیعیان!
کلیسای سنت ژوزف مونترال»-کانادا
کلیسای سنت ژوزف مونترال»یکی از بزرگترین کلیساهای جهان است که ۱۲۴ متر ارتفاع دارد.
تعداد زیادی عصا در این موزه وجود دارد که درباره افرادی می باشد که ناتوان اند و یا فلج هستند و داستان این تابلو این است که فردی به نان سنت اندره می توانسته با اذن خدا مریض ها را شفا دهد و معجزه کند
گفته می شود: کسانی که دراین معبدشفا» یافته اند عصاهایشان را به این کلیسا اورده اند و عصاهای زیادی جمع شده است وبعضاً شفای عاجل یافته وبدون عصا»کلیساراترک کرده اند، که یاداور این فرد شفا دهنده و این بیماران است جالب است بدانید که قلب سنت اندره را در یک شیشه گذاشته اند و در کلیسا وجود دارد.
این کلیسا هر سال در حدود دو میلیون زائر را برای زیارت به مونترال میکشاند.
یکی از دلایل شهرت این کلیسا، محل معجزات و کراماتی است که به پدر آندره »نسبت میدهند.
در طبقه اول کلیسا قسمتی را برای روشن کردن شمع مشخص کرده اند که تعداد زیادی از مردم به این کلیسا می ایند و شمع شان را روشن می کنند و خواسته و ارزوی خود را از خداوند می خواهند
استان کبک (Quebec)،بزرگترین استان شرقی کانادا با جمعیتی بالغ بر ۷۶۰۰۰۰۰ نفر می باشد.
یکی ازشهرهای پرجمعیت این استان،شهرمونترآل» (Montreal) می باشد،باجمعیتی بالغه بر( ۳ میلیون وششصدهزارنفر ) .
تناقضات درحرفهای مسئولین
دستگیری رسول دانیال زده (سلطان فولاد)
آوردند ویا آمد!؟
سخنگوی قوه قضائیه گفت: رسول دانیال زاده یکی از بدهکاران کلان بانکی کشور (بیش از چهار هزار میلیارد تومان بدهی بانکی داشته)که در پرونده حسین فریدون به اتهام پرداخت رشوه محکوم شده و پس از دستگیری اکبر طبری به خارج از کشور گریخته بود، با طراحی و هدایت پاسداران گمنام امام زمان (عج) در سپاه به کشور بازگشت.
غلامحسین اسماعیلی گفت:
این فرد (دانیال زاده) از مرتبطان نزدیک اکبر طبری» و حسین فریدون» می باشد./۲۲ آبان ۱۳۹۸ مشرق.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اکبرطبری درمورخه ۲۳ تیر۱۳۹۸ بازداشت شد.
درپرونده مرتبط با اکبر طبری ۱۷ نفر را بازداشت شده اند که۲نفرشان قاضی هستند.غلامحسین اسماعیلی در یازدهمین نشست خبری (۹ مهر ۱۳۹۸)گفت:
ازیکی ازقضات مرتبط باپرونده آقای طبری،بیژن قاسم زاده» بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه»است.
افشاگری جدیدزاکانی»ازاعمال نفوذطبری»درپرونده های قضایی ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ ازدادستان سابق تهران تا بعضی ازمدیران وزارت ازاطلاعاتوماجرای پرونده پتروشیمی».آهنیها
عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی اعلام میکند که معاون اجرایی حوزه ریاستِ رئیس پیشین قوه قضاییه بازداشت شده است.
***
رسول دانیال زاده مشهور به سلطان فولاد» که از کشور فرار کرده بود دستگیر و به کشور بازگردانده شد.
اواخر آذر ماه و اوایل دی ماه سال ۱۳۹۵ بود که خبر دستگیری یک ابر بدهکار(ر. د) بر سر زبانها افتاد.
با گذشت مدت اندکی از زمان رسیدگی به این پرونده مسئولان دستگاه قضایی بازداشت این فرد را تایید کرده و سخنگوی دستگاه قضا نیز عنوان کرد بررسی پرونده وی آغاز شده است.
در همین راستا مشخص شد که دانیال زاده در پرونده خود بدهی کلان بانکی را دارد که برخی رقم آن را بیش از ۲۶۰۰ میلیارد تومان برآورد کرده بودند.
پس از آن محسنی اژهای سخنگوی وقت دستگاه قضایی کشور در نشستی خبری و در تاریخ ۴ بهمن همان سال خبر دستگیری رسول دانیالزاده تأئیدکرد.
پس از بازداشت دانیال زاده و آغاز رسیدگی به پرونده وی و پس از گذشت قریب به ۴ ماه از دستگیری وی و برگزاری جلسات بازپرسی و تحقیق مشخص شدکه وی به خارج از کشور گریخت.
فرار دانیال زاده به بهانه درمان
در ابتدای مهرماه امسال معلوم شددانیال زاده» که با قید وثیقه از زندان آزاد شده است به بهانه درمان بیماری اش از کشور خارج شد.سرانجام.دستگیرشد./۲۲ آبان ۱۳۹۸ تابناک۲۰۳۰
***
غلامحسین اسماعیلی سخنگوی دستگاه قضا در گفتوگوی تلویزیونی با خبر ۲۰:۳۰ شبکه ۲ سیما، با اشاره به بازداشت رسول دانیال زاده گفت:
دانیال زاده» قصد مراجعت به کشور را نداشت اما با پیگیریهای اطلاعاتی و رصدهای مختلف و اقداماتی که سربازان گمنام امام زمان (عج) در سپاه پاسداران انجام دادند، پذیرفت که طی یک مسیر هدایت شده به کشور بازگردد.
دستگیری(دانیال زاده) در خارج از کشور انجام نشد و هدایت شد که خودش به کشور بازگردد و مراجعت به کشور انجام شد.
اسماعیلی تاکید کرد: به لحاظ اینکه قبول کرد به کشور بازگردد و در فرآیند تحقیقات هم همکاریهای لازم را انجام داده، این فرد و هر یک از متهمان و محکومانی که به دستگاه قضا و جامعه اطلاعاتی کشور اعتماد کنند و به کشور برگردند حتما از ارفاقات و مساعدتهای قانونی در رسیدگی به پرونده برخوردار خواهند بود./چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸شبکه خبرصداوسیما
***
حجتالاسلام حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه گفت: ما مفسدان اقتصادی را به کشور بازمیگردانیم و بدانید که مقابله با مفسدان اقتصادی، دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد./۲۳ آبان ۱۳۹۸فارس.
پنجشنبه (۲۳ آبان ۹۸) همایش سراسری هیأتهای نظارت بر انتخابات مجلس - مشهد
***
سخنگوی قوه قضائیه گفت: رسول دانیال زاده یکی از بدهکاران کلان بانکی کشور که در پرونده حسین فریدون به اتهام پرداخت رشوه محکوم شده و پس از دستگیری اکبر طبری به خارج از کشور گریخته بود، با طراحی و هدایت پاسداران گمنام امام زمان (عج) در سپاه به کشور بازگشت.
وی ادامه داد: این فرد بیش از چهار هزار میلیارد تومان بدهی بانکی داشته و از مرتبطان نزدیک اکبر طبری و حسین فریدون می باشد.
رسول دانیالزاده که از وی به عنوان سلطان فولاد ایران نیز یاد میشود، یکی از ابر بدهکاران شبکه بانکی کشور است.
او در پرونده حسین فریدون که منتهی به صدور پنج سال حبس قطعی شد، متهم به پرداخت رشوه است؛ پس از فاش شدن برخی مسائل در پرونده حسین فریدون، جمعی از نمایندگان مجلس در نامهای به رئیسجمهور خواستند که وی در مورد ارتباط حسین فریدون با برخی از بدهکاران کلان بانکی از جمله رسول دانیالزاده توضیحات دهد.
به گفته محمداسماعیل سعیدی نماینده تبریز،به همراه این نامه یک سند که نشان میداد یک واحد مسی بهارزش ۱۴ میلیارد تومان توسط دانیالزاده به اسم همسر حسین فریدون خریداری شده است، برای رئیسجمهور ارسال شده بود./۲۲ آبان ۱۳۹۸تسنیم
***
از همان روز دستگیری مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز» در بیست و دوم مهر ماه، گروهی گمانه و اتهامزنی درباره مرتبطان با روحالله زم» را آغاز کردند. آنها اصرار داشتند که با دستگیری زم، باید منتظر باشیم که سازمان اطلاعات سپاه و قوه قضاییه با استفاده از اعترافات او، افراد مرتبط با این شبکه تلگرامی را معرفی کنند.
چند روز پس از آن اتهامزنیهای اولیه و در شرایطی که بالاخره آرامشی نسبی به فضای کشور بازگشته، حجتالاسلام سیداحمد علمالهدی، امامجمعه مشهد، گمانههایی را درباره مرتبطان با این کانال تلگرامی مطرح کرده است. هر چند که جملاتی که امام جمعه مشهد به زبان آورده، دیگر با شک و تردید نیست و مشخصا تاکید کرده که کسانی این اطلاعات را ارایه کردهاند.
خطیب نماز جمعه مشهد گفته است که در اطلاعاتی که پس از جریان دستگیری مدیر کانال آمدنیوز به او ارایه دادهاند، مشخص شده که بیشتر اطلاعات را از همین شهر مشهد به او (زم) میدادند.» او این ادعا را بیستم مهر ماه و در دیدار با مدیران هتلها و مراکز اقامتی مشهد و در دفترش مطرح کرد.
علمالهدی در این دیدار، نکته دیگری را هم مطرح کرده و گفته بود که چندی پیش در نزدیکی دفتر بنده در یکی از همین هتلها، یک تیم تروریستی خطرناک را دستگیر کردند» و از حاضران جلسه خواسته بود تا در اجرای برنامههای امنیتی با حوصلهتر باشند تا چالشی برای شهر ایجاد نشود.
اما روز گذشته دادستان مشهد و رییسکل دادگستری خراسانرضوی هر دوی این موارد را تکذیب کرد. غلامعلی صادقی اعلام کرد که در ارتباط با روحالله زم کسی در مشهد دستگیر نشده است» چراکه اساسا در زمینه ارتباط و همکاری با روحالله زم و درز اطلاعات به او از مشهد، هیچگونه دستگیری و تشکیل پروندهای در کار نبوده است.
صادقی همچنین درباره اظهارات امام جمعه مشهد مبنی بر دستگیری تیم تروریستی در یکی از هتلهای اطراف حرم مطهر رضوی، توضیح داد: این مطلب را مراجع رسمی اعلام نکردند، آنچه ما مطلع شدیم ظاهرا تعدادی از هتلداران به مناسبتی خدمت امام جمعه بودند و ایشان توصیههایی بهطور کلی به آنها داشتند و برداشت خبرنگار بوده که از فرمایشات ایشان اینطور برداشت کرده که یک گروه تروریستی در اطراف دفترامام جمعه دستگیر شدهاند.»/۲۳ آبان ۱۳۹۸خبرآنلاین.
***
۱۸میلیارد دلارگم شده» یانشده؟
( هیچ شخص حقیقی و حقوقی و هیچ رسانه منتقد دولتی هیچگاه مدعی گم شدن ۱۸میلیارد دلار» نشده است و این حرفی است که در دهان منتقدان میگذارد،همه نقدها بر سر هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی کشور است)۲۰ آبان ۱۳۹۸خبرگزاری فارس.
*معاون حقوقی رئیس قوه قضاییه : دلارها در دولت گم شده است.
انتقاد شدید معاون دستگاه قضا از رئیسجمهور: اگر دلارها گم نشده آنها را پس دهید!
حجتالاسلام محمد مصدق» : برخی دستگاه قضا را در هر شرایطی زیر سؤال میبرند؛ مسؤولی در یکی از شهرستانها میگوید،که در دولت یک دلار گم نشده است،مصدق گفت: خُب اگرگُم نشده، دلارها را بیاورید پس دهید، دلارها کجاست؟ شما بگویید دلارها کجا رفته است./سخنرانی حجتالاسلام محمد مصدق در همایش نقش مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه-شیراز۲۰ آبان ۱۳۹۸
معراج-فاصله بین مسجدالحرام-مسجدالاقصی
اتفاقات ومشاهدات شب معراج +دیدارهای پیامبراسلام بادیگرانبیاء ومصاحبت با جبرئیل وفرشتگان نگهبان آسمانها.
سفرمعراج»درچه سالی وچه ماهی ،چه فصلی انجام گرفت؟ مبدأسفر،مسیرسفر .معراج چندساعت بطول انجامید؟اُم هانی»کیست؟
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا/۱اسرا
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:
فاصله مکه تااورشلیم ۱۲۴۰کیلومتراست(هوایی)باهواپیما،حدود ۸۰دقیقه زمان می برد.
براى فرار از حوزه جاذبه زمین سرعتى ،حداقل معادل چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است.
معراج مشمول قواعد کلّی همه ی معجزات میشود، مانند معجزه حضرت موسی علیه السلام در شکافتن دریا با عصا و تبدیل شدن عصای ایشان به مار، همچنین معجزه حضرت عیسی (ع) در زنده کردن مرده و زنده شدن چهار پرنده به دست حضرت ابراهیم علیه السلام و سالم ماندن ایشان در آتش و ماجرای شق القمر به دست پیامبر اکرم (ص) میباشد، با این تفاوت که معراج رسول خدا (ص) یکی از بزرگترین معجزات الهی است که زمان و مکان مربوط به این معجزه - با بکارگیری همه توان علمی امروزی - برای ما قابل فهم و درک نیست.
اسراء» به معنای سفر شبانه است. از آنجا که این سوره درباره سفر شبانه پیامبر (ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی میباشد، به همین خاطر، نام اسراء» بر این سوره گذشتهاند. این سفر شبانه مقدمه سفر بزرگ معراج پیامبر گرامی اسلاماست که در سوره نجم بدان تصریح شده است. سوره اسراء هفدهمین سوره براساس ترتیب مصحف و در مکه نازل شده و یکصد و یازده آیه دارد. بنی اسرائیل» و سبحان» از دیگر نامهای سوره مذکور میباشد.
معراج، مقدّس ترین سفر در طول تاریخ است، مسافر (پیامبر) ، فرودگاه( مسجد الحرام)، گذرگاه( مسجد الاقصی)، میزبان (خدا)، هدف آن دیدن آیات الهی، سوغاتی اش اخبار آسمانها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیای مادی بوده است.
پیامبر اکرم (ص) یک سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصی به وسیلهی براق» به آسمانها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.
معراج » درچه سالی وچه ماهی بوده است؟
روایات مختلف ومتفاوتی نقل کرده اند:
براساس روایتی منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع) سال سوم بعثت تعیین شده است.
برخی از مورخان ازچندماه تاچندسال پیش از هجرت و بعضی بعد ازهجرت نوشته اند.
صاحب مفاتیح شیخ عباس قمی»(منتهی الآمال) ۳تاریخ ذکرکرده:
*۶ ماه پیش از هجرت(شب هفدهم ماه رمضان)
*۶ ماه پیش از هجرت(شب بیست و یکم ماه رمضان).
* دو سال بعد از بعثت(۱۷ ربیعالاول)
آیت الله جعفر سبحانی» :کسانی که تصور کردهاند معراج پیش از سال دهم بعثت اتفاق افتاده، سخت در اشتباهند، زیرا رسول گرامی از سالهای هشتم تا دهم در شعب محصور بود و وضع رقتبار مسلمانان ایجاب نمیکرد که تکلیف زایدی از قبیل نماز بر دوش آنها بگذارد.
ایشان روایت ابن اسحاق» راپذیرفته اند( سال دوازدهم بعثت را)فروغ ابدیت , ج ۱
زمان معراج(چه مدت طول کشید) ۶ساعت
شروع معراج ،بعد از نماز عشا بود و نماز صبح را در مسجدالحرام خواندند.
مبدأسفر»ازکجابوده است؟
برخی از مورخین، پیامبر(ص) از خانه حضرت خدیجه(س) به معراج رفت و هنگام مراجعت نیز در همین خانه فرود آمد(بحار الانوار،مجلسی ج ۴۳/ الخلاف(شیخ طوسی) ج۳/ مختلف الشیعه(علامه حلی) ج ۵/جواهر الکلام(محمدحسین نجفی): ج ۲۲.
وامابیشترمورخین این مسافرت معجزه واررا از منزل اُم هانی »خواهر-تنی-حضرت علی(ع) نوشته اند.
این خانه نزدیک مسجدالحرام قرار داشت و شاید از همین رو یا بر اثر واقعه معراج، از دیرباز نام یکی از درهای بیست و سهگانه مسجدالحرام، بابام هانی بوده است.
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی ،اینچنین می گوید: رسول خدا(ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند،بقصد خواب رفت، نزدیکی های صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
اگرشب معراج را۱۷ربیع الاول بدانیم که مصادف است بانیمه خرداد واگر۷رجب بدانیم ،مصادف است بااواخرشهریوراست./باتوجه به افق شرعی دراین ماه ،زمان آغازمعراج حدود۱۰شب می شود(وقت فضیلت نمازعشا رالحاظ کرده ام وزمان استراحت را)،نمازصبح ساعت ۴:۱۵ است.ازساعت۱۰شب تا۴صبح،چیزی حدود۶ساعت می شود.
هجرت پیامبراسلام :۵۳ سال بعد از عام الفیل-در سال سیزدهم بعثت فرمان هجرت به یثرب(مدینه)صادرشد.
روز دوشنبه اوّل ماه ربيع الاوّل( ۲۴ شهریور) از مكّه خارج شد و روز جمعه دوازدهم همين ماه وارد یثرب شدند.( ۱۶ سپتامبر ۶۲۲ میلادی).
بعثت پیامبراسلام :۲۷رجب سال چهلم عام الفیل .
عامل الفیل چیست؟
درسال ۵۷۰ میلادیابرهه»پادشاه حبشه بافیل سواران جنگجوبه خانه خدا(کعبه)حمله کرد-برای تخریب-هیچکس رایارای مقابله باآنهانبود،همه مردم مکه به کوه هاپناه بردند واما خداوندابابیل»رابه سرکوبی آنهافرستاد،بطوری که هرکدام ازاین پرندگان باسنگ ریزه های آتشین که همراه داشتند،مأمورکشتن یکی ازفیل سوران بودند،همه هم به هدف می خورد.همه تارومارشدند.
این حادثه عجیب ،نشانه ای شد درتاریخ(عامل الفیل).سالی که فیل سواران آمدندبه قصدحمله به کعبه.
اُم هانی» کیست؟
همسراُم هانی هُبَیرة بن ابی وهب مخزومی»است که یکی ازشاعران و فرماندهان سپاه کفر(ابوسفیان) بود، او در جنگ خندق کشته شد.وامافرزندانش درخدمت اسلام بودند،یکی ازفرزندانش(جُعده)استاندارحضرت علی درخراسان بود.
ام هانی» تا هنگام فتح مکه در این شهر ماند. در دوران فتح مکه، جایگاه او نزد رسول خدا(ص) بیشتر آشکار شد؛ زیرا در روز فتح، در خانه او منزل گزید. همچنین مجرمانی چون حارث بن هشام و زهیر بن ابی امیه یا عبدالله بن ابی ربیعه را کهام هانی به آنها امان داده بود، بخشود. امان دادن او در روز فتح مکه، مستندی برای جواز امان دادن ن در اسلام دانسته شده است. بیان احکام و فرمانهایی در خانهام هانی از جانب پیامبر(ص)، علی بن ابیطالب(ع) و عبدالله بن عباس، ازدیگر شواهد اهمیت جایگاه اجتماعیام هانی در آن دوره است.
ام هانی در پی فتح مکه، همراه دیگر ن مسلمان با پیامبر(ص) بیعت و سپس به مدینه هجرت کرد. جایگاه ویژه وی نزد رسول خدا(ص) حسادت برخی را برانگیخت؛ اما پیامبر بر حمایت ازام هانی و بنیهاشم تأکید کرد. او در سال دهم ق. و در حجة الوداع همراه پیامبر بود که این خانم از نخستین راویان غدیر خُم بوده است
نوشته اند: آن است که پیامبر(ص) در آن شب در خانه امهانی »دختر ابیطالب بود و از آنجا به معراج رفت و مجموع مدتی که آن حضرت به سرزمین بیتالمقدس و مسجدالاقصی و آسمانها رفت و بازگشت از یک شب بیشتر طول نکشید، به طوری که صبح آن شب را در همان خانه بود و در تفسیر عیاشی است که امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواند، یعنی اسراء و معراج در این فاصله اتفاق افتاد و در روایات به اختلاف عبارت از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین روایت شده که فرمودند:
جبرئیل» در آن شب بر آن حضرت نازل شد و مرکبی را که نامش براق» بود برای او آورد و رسول خدا(ص) بر آن سوار شده و به سوی بیتالمقدس حرکت کرد و در راه در چند نقطه ایستاد و نماز گزارد، یکی در مدینه و هجرتگاهی که سالهای بعد رسول خدا(ص) بدانجا هجرت فرمود، یکی هم مسجد کوفه، دیگر در طور سینا و بیتاللحم - زادگاه حضرت عیسی(ع) - و سپس وارد مسجد اقصی شد و در آنجا نماز گزارده و از آنجا به آسمان رفت.
و نیز در روایات آمده که در آن شب دنیا به صورت زنی زیبا و آرایش کرده خود را بر آن حضرت عرضه کرد ولی رسول خدا(ص) بدو توجهی نکرده و از وی درگذشت.
سپس به آسمان دنیا» صعود کرد و در آنجا آدم ابوالبشر» را دید،
آنگاه فرشتگان دسته دسته به استقبال آمده و با روی خندان بر آن حضرت سلام کرده و تهنیت و تبریک گفتند، و بر طبق روایتی که علی بن ابراهیم در تفسیر خود از امام صادق(ع) روایت کرده رسول خدا(ص) فرمود: فرشتهای را در آنجا دیدم که بزرگتر از او ندیده بودم و(بر خلاف دیگران) چهرهای درهم و خشمناک داشت و مانند دیگران تبریک گفت و خنده بر لب نداشت و چون نامش را از جبرئیل پرسیدم گفت: این مالک، خازن دوزخ است و هرگز نخندیده است و پیوسته خشمش بر دشمنان خدا و گنهکاران افزوده میشود. بر او سلام کردم و پس از اینکه جواب سلام مرا داد از جبرئیل خواستم دستور دهد تا دوزخ را به من نشان دهد و چون سرپوش را برداشت لهیبی از آن برخاست که فضا را فرا گرفت و من گمان کردم ما را فرا خواهد گرفت، پس از وی خواستم آن را به حال خود برگرداند.
در آن جا ملک الموت را نیز مشاهده کرد که لوحی از نور در دست او بود و پس از گفتگویی که با آن حضرت داشت عرض کرد: همگی دنیا در دست من همچون درهم-سکه- است که در دست مردی باشد و آن را پشت و رو کند، و هیچ خانه ای نیست جز آنکه من در هر روز پنج بار بدان سرکشی میکنم و چون بر مردهای گریه میکنند بدانها میگویم: گریه نکنید که من باز هم پیش شما خواهم آمد و پس از آن نیز بارها میآیم تا آنکه یکی از شما باقی نماند،
در اینجا بود که رسول خدا(ص) فرمود: براستی که مرگ بالاترین مصیبت و سخت ترین حادثه است و جبرئیل در پاسخ گفت: حوادث پس از مرگ سخت تر از آن است.
پیامبر:از آنجا به گروهی گذشتم که پیش روی آنها ظرفهایی از گوشت پاک و گوشت ناپاک بود و آنها ناپاک را می خوردند و پاک را می گذاردند،
از جبرئیل پرسیدم: اینها کیاناند؟
جبرئیل: افرادی از امت تو هستند که مال حرام میخورند و مال حلال را وامیگذارند،
پیامبر:مردمی را دیدم که لبانی چون لبان شتران داشتند و گوشتهای پهلوشان را چیده و در دهانشان می گذاردند.
اینها چه کسانی هستند؟
جبرئیل: اینها کسانی هستند که از مردمان عیبجویی میکنند، مردمان دیگری را دیدم که سرشان را به سنگ می کوفتند
پیامبر: حال آنها را پرسیدم .
جبرئیل:اینان کسانی هستند که نماز شامگاه و عشاء را نمیخواندند و میخفتند.
پیامبر:مردمی را دیدم که آتش در دهانشان میریختند و از نشیمنگاهشان بیرون میآمد و چون وضع آنها پرسیدم.
جبرئیل: اینان کسانی هستند که اموال یتیمان را به ستم میخورند.
گروهی را دیدم که شکم های بزرگی داشتند و نمی توانستند از جا برخیزند .
پیامبر: اینها چه کسانی هستند؟
جبرئیل: کسانی هستند که ربا میخورند.
پیامبر:نی را دیدم که بر آویزانند، پرسیدم: اینها چه نی هستند؟
جبرئیل: ن کاری هستند که فرزندان دیگران را به شوهران خود منسوب میدارند .
پیامبر: به فرشتگانی برخوردم که تمام اجزای بدنشان تسبیح خدا میکرد.
و از آنجا به آسمان دوم رفتیم و در آنجا دو مرد را شبیه به یکدیگر دیدم و از جبرئیل پرسیدم: اینان کیاناند؟
گفت: هر دو پسر خاله یکدیگر یحیی و عیسی(ع) هستند، بر آنها سلام کردم و پاسخ داده تهنیت ورود به من گفتند و فرشتگان زیادی را که به تسبیح پروردگار مشغول بودند در آنجا مشاهده کردم.
و از آنجا به آسمان سوم بالا رفتیم و در آنجا مرد زیبایی را دیدم که زیبایی او نسبت به دیگران همچون ماه شب چهارده نسبت به ستارگان بود و چون نامش را پرسیدم جبرئیل گفت: این برادرت یوسف است، بر او سلام کردم و پاسخ داده و تهنیت و تبریک گفت و فرشتگان بسیاری را نیز در آنجا دیدم.
از آنجا به آسمان چهارم بالا رفتیم و مردی را دیدم و چون از جبرئیل پرسیدم گفت: او ادریس است که خدا وی را به اینجا آورده، بر او سلام کردم پاسخ داد و برای من آمرزش خواست و فرشتگان بسیاری را مانند آسمانهای پیشین مشاهده کردم و همگی برای من و امت من مژده خیر دادند.
سپس به آسمان پنجم رفتیم و در آنجا مردی را به سن کهولت دیدم که دورش را گروهی از امتش گرفته بودند و چون پرسیدم کیست؟ جبرئیل گفت: هارون بن عمران است، بر او سلام کرده و پاسخ داد و فرشتگان بسیاری را مانند آسمانهای دیگر مشاهده کردم.
آن گاه به آسمان ششم بالا رفتیم و در آنجا مردی گندمگون و بلند قامت را دیدم که میگفت: بنی اسرائیل پندارند من گرامیترین فرزندان آدم در پیشگاه خدا هستم، ولی این مرد از من نزد خدا گرامیتر است و چون از جبرئیل پرسیدم: کیست؟ گفت: برادرت موسی بن عمران است، بر او سلام کردم جواب داد و همانند آسمانهای دیگر فرشتگان بسیاری را در حال خشوع دیدم.
سپس به آسمان هفتم رفتیم و در آنجا به فرشتهای برخورد نکردم جز آنکه گفت: ای محمد حجامت کن و به امت خود نیز سفارش حجامت را بکن و در آنجا مردی را که موی سر و صورتش سیاه و سفید بود و روی تختی نشسته بود دیدم و جبرئیل گفت، او پدرت ابراهیم است، بر او سلام کرده جواب داد و تهنیت و تبریک گفت، و مانند فرشتگانی را که در آسمانهای پیشین دیده بودم در آنجا دیدم، و سپس دریاهایی از نور که از درخشندگی چشم را خیره میکرد و دریاهایی از ظلمت و تاریکی و دریاهایی از برف و یخ لرزان دیدم و چون بیمناک شدم جبرئیل گفت: این قسمتی از مخلوقات خداست.
و در حدیثی است که فرمود: چون به حجابهای نور رسیدم جبرئیل از حرکت ایستاد و به من گفت: برو!
سدرة المنتهی»چیست؟
سرانجام به سدرة المنتهی» در آسمان هفتم و جنةالمأوی» (بهشت برین) رسید و در آنجا، آثار شکوه پروردگار هستی را دید. وی چنان اوج گرفت و به جایی رسید که جز خدا، هیچ موجودی به آنجا راه نداشت. حتی جبرئیل از حرکت باز ایستاد و گفت: به یقین، اگر به اندازه سرانگشتی بالاتر آیم، خواهم سوخت».
آنگاه حضرت محمد(ص) در آن جهان سراسر نور و روشنایی، به اوج شهود باطنی و قرب الیالله و مقام قاب قوسین أو أدنی» رسید. خداوند در این سفر، دستورها و سفارشهای بسیار مهمی به پیامبر فرمود. بدین صورت، معراج که از بیتالحرام ـ و به گفته بعضی، از خانه امهانی، دختر عموی آن حضرت و خواهر امیرالمؤمنین علی(ع) ـ آغاز گشته بود، در سدرةالمنتهی پایان پذیرفت. سپس به پیامبر دستور داده شد از همان راهی که عروج کرده است، بازگردد.
پیامبر هنگام بازگشت، در بیتالمقدس فرود آمد و از آنجا راه مکه را در پیش گرفت. ایشان در میانه راه به کاروان بازرگانی قریش برخورد کرد، در حالی که آنان شتری را گم کرده بودند و در پی آن میگشتند. پیامبر از آبی که در میان ظرف آنان بود، قدری نوشید و باقی مانده آن را به زمین ریخت و بنابر روایتی، روی آن، سرپوش گذارد. حضرت محمد(ص) پیش از طلوع فجر در خانه ام هانی» از مرکب فضاپیمای خود فرود آمد.
در حدیث دیگری فرمود: از آنجا به سدرة المنتهی» رسیدم و در آنجا جبرئیل ایستاد و مرا تنها گذارده گفت: برو! گفتم: ای جبرئیل در چنین جایی مرا تنها میگذاری و از من مفارقت میکنی؟ گفت: ای محمد اینجا آخرین نقطهای است که صعود به آن را خدای عزوجل برای من مقرر فرموده و اگر از اینجا بالاتر آیم پر و بالم میسوزد، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آنگاه که در دریای نور افتادم و امواج مرا از نور به ظلمت و از ظلمت به نور وارد میکرد تا جایی که خدای تعالی میخواست مرا متوقف کند و نگهدارد آن گاه مرا مخاطب ساخته با من سخنانی گفت.
و در اینکه آن سخنانی که خدا به آن حضرت وحی کرده چه بوده است در روایات به طور مختلف نقل شده و قرآن کریم به طور اجمال و سربسته میگوید: فاوحی الی عبده ما اوحی»، (پس وحی کرد به بندهاش آنچه را وحی کرد)
و از این رو برخی گفته اند: مصلحت نیست در این باره بحث شود، زیرا اگر مصلحت بود خدای تعالی خود میفرمود، و بعضی هم گفتهاند: اگر روایت و دلیل معتبری از معصوم وارد شد و آن را نقل کرد، مانعی در اظهار و نقل آن نیست.
و در تفسیر علی بن ابراهیم آمده که آن وحی مربوط به مسئله جانشینی و خلافت علی بن ابیطالب(ع) و ذکر برخی از فضایل آن حضرت بوده، و در حدیث دیگر است که آن وحی سه چیز بود: 1. وجوب نماز 2. خواتیم سوره بقره 3. آمرزش گناهان از جانب خدای تعالی غیر از شرک. در حدیث کتاب بصائر است که خداوند نامهای بهشتیان و دوزخیان را به او وحی فرمود.
و به هر صورت رسول خدا(ص) فرمود: پس از اتمام مناجات با خدای تعالی بازگشتیم و از همان دریاهای نور و ظلمت گذشته درسدرة المنتهی» به جبرئیل رسیدم و به همراه او بازگشتیم.
دیدارپیامبراسلام بافرشتگان ودیگرپیامبران -شب معراج
درباره چیزهایی که رسول خدا(ص) آن شب در آسمانها و بهشت و دوزخ و بلکه روی زمین مشاهده کرد روایات زیاد دیگری نیز به طور پراکنده وارد شده که ما در زیر قسمتی از آنها را انتخاب کرده و برای شما نقل میکنیم:
در احادیث زیادی که از طریق شیعه و اهل سنت از ابن عباس و دیگران نقل شده آمده است که رسول خدا(ص) صورت علی بن ابیطالب را در آسمانها مشاهده کرد و یا فرشته ای را به صورت آن حضرت دید و چون از جبرئیل پرسید در جواب گفت: چون فرشتگان آسمان اشتیاق دیدار علی(ع) را داشتند خدای تعالی این فرشته را به صورت آن حضرت خلق فرمود و هر زمان که ما فرشتگان مشتاق دیدار علی بن ابیطالب میشویم به دیدن این فرشته میآییم.
و در حدیث نیز آمده که صورت ائمه معصومین پس از علی(ع) را تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در سمت راست عرش مشاهده کرد و چون پرسید بدان حضرت گفته شد که اینان حجت های الهی پس از تو در روی زمین هستند و آخرین ایشان کسی است که از دشمنان خدا انتقام گیرد.
و نیز روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: در آن شب خداوند مرا مامور کرد که علی بن ابیطالب را پس از خود به جانشینی و خلافت منصوب دارم و فاطمه را به همسری او درآورم.
پیامبر:انبیایی را دیدم از من سؤال میکردند وصی خود علی را چه کردی»؟
پاسخ میدادم: او را در میان امت خود به جای نهادم و آنها میگفتند: خوب کسی را جانشین خویش در میان امت قرار دادی.
شیخ صدوق در امالی نقل کرده چون رسول خدا(ص) به آسمان رفت پیرمردی را دید که در زیر درختی نشسته و بچه هایی اطراف او را گرفته اند،
از جبرئیل پرسید: این مرد کیست؟
جبرئیل: پدرت ابراهیم» است.
پیامبر: این کودکان که اطراف او هستند کیستند؟
جبرئیل: اینها فرزندان مردمان با ایمانی هستند که از دنیا رفته اند و اکنون ابراهیم به آنها غذا میدهد.
شیخ صدوق درادامه می نویسد که پیامبردرمسیر ، پیرمرد دیگری را دید که روی تختی نشسته و چون نظر به جانب راست خود میکند خوشحال و خندان میشود و هرگاه به سمت چپ خود می نگرد گریان می گردد، از جبرئیل پرسید:
پیامبر:این پیرمرد کیست؟
جبرئیل : این پدرت آدم» است که هرگاه می بیند کسی داخل بهشت میشود خوشحال و خندان میگردد و چون کسی را مشاهده میکند که به دوزخ میرود گریان و اندوهناک می شود.
حضرت محمد(ص) در آن شب ،هنگام مراجعت ازمعراج، حضرت موسی رامی بیند ،آن پیامبرازحضرت محمد می پرسد:
خدای تعالی چقدر نماز بر امت تو واجب کرد؟
حضرت محمد: پنجاه نماز.
حضرت موسی : بازگرد و از خدا بخواه تخفیف دهد!
رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت.
درمراجعت مجدداًهمدیگررامی بینند، دوباره موسی گفت: بازگرد و تخفیف بگیر، زیرا امت تو(از این نظر) ضعیفترین امتها هستند و از این رو بازگرد و تخفیف دیگری بگیر چون من در میان بنی اسرائیل بوده ام و آنها طاقت این مقدار را نداشتند،
و به همین ترتیب چند بار رسول خدا(ص) بازگشت و تخفیف گرفت تا آنکه خدای تعالی نمازها را روی پنج نماز مقرر کردند.
باز موسی گفت: بازگرد،،تخفیف بیشتربگیر،حضرت محمدگفتند: دیگر از خدا شرم میکنم که به نزدش بازگردم.
و چون به ابراهیم خلیل الرحمان» برخورد ،وی از پشت سر صدا زد: ای محمد امت خود را از جانب من سلام برسان و به آنها بگو: بهشت آبش گوارا و خاکش پاک و پاکیزه و دشتهای بسیار خالی از درخت دارد و با ذکر جمله سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة الا بالله» درختی در آن دشتها غرس میگردد، امت خود را دستور ده تا درخت در آن زمینها زیاد غرس کنند.
شیخ طوسی در امالی از امام صادق(ع) روایت می کند که از رسول خدا(ص) گفتند:
در شب معراج چون داخل بهشت شدم قصری از یاقوت سرخ دیدم که از شدت درخشندگی و نوری که داشت درون آن از بیرون دیده میشد و دو قبه از در و زبرجد داشت.
از جبرئیل پرسیدم: این قصر از کیست؟
جبرئیل: از آن کسی که سخن پاک و پاکیزه گوید، و روزه را ادامه دهد(و پیوسته گیرد) و اطعام طعام کند، و در شب هنگامی که مردم در خوابند تهجد - و نماز شب - انجام دهد،
علی(ع) گوید: من به آن حضرت گفتم: آیا در میان امت شما کسی هست که طاقت این کار را داشته باشد؟
پیامبر: هیچ میدانی سخن پاک گفتن چیست؟
حضرت علی: خدا و پیغمبر داناترند.
پیامبر: کسی که بگوید: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر»
پیامبر:هیچ میدانی ادامه روزه چگونه است؟
حضرت علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر: ماه صبر - یعنی ماه رمضان - را روزه گیرد و هیچ روز آن را افطار نکند
پیامبر:و هیچ دانی اطعام طعام چیست؟
علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر: کسی که برای عیال و نانخواران - خود (از راه مشروع) خوراکی تهیه کند که آبروی ایشان را از مردم حفظ کند.
پیامبر: هیچ میدانی تهجد در شب که مردم خوابند چیست؟
علی: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر:: کسی که نخوابد تا نماز عشا آخر خود را بخواند. - در آن وقتی که یهود و نصاری و مشرکین میخوابند.
مجلسی در بحارالانوار از کتاب مختصر حسن بن سلیمان به سندش از سلمان فارسی روایتی رااز رسول خدا(ص) نقل می کند:
پیامبر:چون به آسمان اول رفتیم قصری از نقره سفید دیدم که دو فرشته بر در آن دربانی میکردند، به جبرئیل گفتم:
بپرس این قصر از کیست؟
آن دو فرشته پاسخ دادند: از جوانی از بنی هاشم.
چون به آسمان دوم رفتیم قصری بهتر از قصر قبلی از طلای سرخ دیدم که به همانگونه دو فرشته بر در آن بودند و چون به جبرئیل گفتم و پرسید آن دو فرشته نیز در پاسخ گفتند: از جوانی از بنی هاشم است.
در آسمان سوم قصری از یاقوت سرخ به همان گونه دیدم و چون از دو فرشته نگهبان آن پرسیدیم گفتند: مال جوانی است از بنی هاشم .
در آسمان چهارم قصری به همان گونه از در سفید بود و چون جبرئیل پرسید؟ باز هم دو فرشته نگهبان قصر گفتند: از جوانی از بنی هاشم است.
و چون به آسمان پنجم رفتیم چنان قصری از در زرد رنگ بود و چون جبرئیل به دستور من صاحب آن را پرسید گفتند: مال جوانی از بنی هاشم است.
در آسمان ششم قصری از لؤلؤ و در آسمان هفتم از نور عرش خدا قصری بود و چون جبرئیل پرسید باز همان پاسخ را دادند.
چون بازگشتیم آن قصرها را در هر آسمانی به حال خود دیدیم به جبرئیل گفتم بپرس: این جوان بنی هاشمی کیست؟
و همه آسمانهافرشتگان نگهبان گفتند: او علی بن ابیطالب(ع) است.
درخواست جبرئیل-شب معراج
عیاشی در تفسیر خود از ابو سعید خدری روایت کرده که رسول خدا(ص)می گوید:
در آن شبی که جبرئیل مرا به معراج برد چون بازگشتیم بدو گفتم: ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از جانب خدای تعالی و از طرف من سلام برسانی.
رسول خدا(ص) چون خدیجه را دیدار کرد سلام خداوند و جبرئیل را به خدیجه رسانید ،حضرت خدیجه گفت: ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل السلام».
نشانه های که پیامبر داد-ازمعراج زمینی هارامشاهده کرد
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی روایت کرده که گوید:
رسول خدا(ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند و بخفت، ما هم با او به خواب رفتیم، نزدیکیهای صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
این سخن را فرموده برخاست که برود من دست انداخته دامنش را گرفتم به طوری که جامه اش پس رفت و بدو گفتم: ای رسول خدا این سخن را که برای ما گفتی برای دیگران مگو که تو را تکذیب کرده و میآزارند، فرمود: به خدا! برای آنها نیز خواهم گفت!
امهانی گوید: من به کنیزک خود که از اهل حبشه بود گفتم: به دنبال رسول خدا(ص) برو و ببین کارش با مردم به کجا میانجامد و گفتگوی آنها را برای من بازگوی. کنیزک رفت و بازگشته گفت: چون رسول خدا(ص) داستان خود را برای مردم تعریف کرد با تعجب پرسیدند:
نشانه صدق گفتار تو چیست و ما از کجا بدانیم تو راست میگویی؟
پیامبر(ص)جواب داد: نشانه اش فلان کاروان است که من هنگام رفتن به شام در فلانجا دیدم و شترانشان از صدای حرکت بُراق »رم کرده یکی از آنها فرار کرد و من جای آن را به ایشان نشان دادم و هنگام بازگشت نیز در منزل ضجنان(25 میلی مکه) به فلان کاروان برخوردم که همگی خواب بودند و ظرف آبی بالای سر خود گذارده بودند و روی آن را با سرپوشی پوشانده بودند و کاروان مزبور هم اکنون از دره تنعیم وارد مکه خواهند شد، و نشانه اش آن است که پیشاپیش آنها شتری خاکستری رنگ است و دو لنگه بار روی آن شتر است که یک لنگه آن سیاه میباشد.
و چون مردم این سخنان را شنیدند به سوی دره تنعیم رفته و کاروان را با همان نشانی ها که پیامبرداده بود مشاهده کردند که از دره تنعیم وارد شد و چون آن کاروان دیگر به مکه آمد و داستان رم کردن شتران و گم شدن آن شتر را از آنها جویا شدند همه را تصدیق کردند.
مشزکان وکفار، چون صدق گفتار آن حضرت معلوم شد و راهی برای تکذیب و استهزا باقی نماند آخرین حرفشان این بود که گفتند: این هم سحری دیگر از محمد!
حکمت های معراج :
۱. دیدن عظمت خداوند در پهنه آسمانها با همین چشم ظاهری، که قرآن میفرماید: لنریه من آیاتنا (تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم).
۲. رسیدن پیامبر به شهود باطنی.
۳. تحصیل درک بالا و دید تازه ای برای هدایت و رهبری انسانها توسط پیامبر اکرم (ص). حضرت به مسائل زیاد و مهمی از فرشتگان و بهشتیان و دوزخیان و ارواح انبیاء آگاهی یافت که در طول عمر مبارک خود الهامبخش او در تعلیم و تربیت خلق خدا بود.
۴. احترام به فرشتگان و ساکنان آسمانها به واسطه قدوم مبارک حضرت. در این زمینه از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: خداوند هرگز مکانی ندارد و زمان بر او جریان نمیگیرد؛ لکن او میخواست فرشتگان و ساکنان آسمانش را با قدم گذاشتن پیامبر (ص) در میان آنها احترام کند و نیز از شگفتیهای عظمتش به پیامبرش نشان دهد تا پس از بازگشت برای مردم بازگو کند.
۵. جواب به تقاضای حال حضرت رسول (ص). مرحوم علامه طباطبایی در این باره میفرماید: اینکه فرمود: انّه هو السمیع العلیم» بیان علت سیر دادن او به منظور نشان دادن آیات است؛ یعنی خدا چون شنوا به گفتههای بندگان و بینای به افعال ایشان است و تقاضای حال رسول خود را دید که چنین اکرامی را اقتضاء میکند او را برای نشان دادن پارهای از آیات و نشانههایش شبانه سیر داد.
جابجا شدن اجسام
قرآن در خصوص جابجایی اجسام بصورت خارق العاده اشارهای به داستان تخت بلقیس در زمان حضرت سلیمان علیه السلام میکند که بوسیله مردی به نام آصف بن برخیا در یک چشم بهم زدن این تخت از یمن به شام (محل حضور حضرت سلیمان علیه السلام) آورده میشود، قرآن در این باره میفرماید: قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیکَ طَرْفُکَ»؛ و آن کس که دانشی فراوان از کتاب الهی نزد خود داشت به سلیمان گفت: من آن را پیش از آنکه نگاهت به تو بازگردد برای تو می آورم. حضرت سلیمان (ع) به او رخصت داد و ناگهان تخت پدیدار شد. وقتی سلیمان دید تخت نزد او قرار گرفته است گفت: این از فضل پروردگار من است. البته پیش از آصف بن برخیا یکی از جنّیان حاضر در مجلس به حضرت سلیمان (ع) عرض کرد من توان آن را دارم که تخت بلقیس را حاضر کنم پیش از آنکه شما از جایتان بلند شوید. این، علاوه بر توانایی و قدرت این جنّی در جابجایی اجسام از مسافتهای بسیار دور، نشان دهنده درجه و سطح پایینتر توانایی او در برابر آصف بن برخیا بود.
به آیه فوق توجه کنید، آصف بن برخیا به شهادت قرآن دارای مقدار کمی از علم کتاب بود - عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» - و نه همه علم کتاب، چنین شخصی تنها با داشتن اندکی از علم کتاب توانست تخت بلقیس را صدها کیلومتر جابجا کند و در برابر دیدگان حضرت سلیمان (ع) قرار دهد، لذا با عنایت به این موضوع چرا ما باید در خصوص جابجا شدن رسول اکرم (ص) - که عقل کل هستند و دارای همه علم کتاب میباشند - از مکه به مسجد الاقصی و از آنجا به آسمانها، دچار شک شویم.
البته در اینجا یکی از پرسشهایی اساسی که در خصوص معراج پیامبر (ص) مطرح میشود این است که با توجه به فاصله میلیاردها سال نوری میان ستارگان و کهکشانها، آن حضرت با چه سرعتی مسافت میان زمین تا عرش خدا را طی نموده و چگونه میشود آن حضرت (ص) این مسافت را بدون اینکه عوارض جسمی مانند پیر شدن در ایشان مشاهده شود، طی کرده باشند؟
علم و جابجایی اجسام با سرعت نور
گفته میشود زمانی که سرعت جسمی به سرعت نور نزدیک میشود، جرم آن به شدت افزایش مییابد. اگر جسمی با سرعتی برابر نور حرکت کند، جرم آن و انرژی مورد نیاز برای حرکت دادن آن بینهایت میشود. از این رو است که هیچ جسم معمولی قدرت حرکت کردن سریعتر از سرعت نور را ندارد.
پرسش اصلی درباره سرعت نور در بالا تشریح شد، اما حال پاسخ این پرسش چیست: اگر انسان بتواند با سرعتی نزدیک به نور یا حتی بالاتر از آن حرکت کند چه خواهد شد؟ در چنین شرایطی انسان اثرات جالبتوجهی را تجربه خواهد کرد. یکی از مشهورترین آنها اتساع نام دارد، پدیدهای که منجر به کند شدن گذر زمان برای اجسامی خواهد شد که با سرعتی بالا در حرکتند. امروز علم در این خصوص حرفهایی میزند که قرنها پیش نمونه عملی آن در معراج پیامبر اکرم (ص) رخ داده اما از آن زمان تا کنون بشر همواره در حال تشکیک در این معجزه الهی به سر میبرد.
بنابر این اگر قرار است یک انسان از زمین به ستارهای که در فاصله یک ملیارد سال نوری با زمین قرار دارد حرکت کند، به یک میلیارد سال وقت نیاز دارد تا با سرعت نور به آنجا برسد، این درحالی است که رسول خدا (ص) در شب معراج هفت طبقه آسمان را در نوردید و به نقطهای دست یافت که حتی جبرئیل قادر به حضور در آنجا نبود. آن حضرت پس از پایان سفرش و این ماموریت خاص آسمانی به زمین بازگشت درحالی که میلیاردها میلیارد سال نوری را در یک شب طی کرده بود.
برخی خداباوران با اینکه به آیات و معجزات الهی اعتقاد دارند اما با این حال نمیتوانند معراج پیامبر (ص) را آن گونه که باید بپذیرند و درک و باور این موضوع برایشان بسیار دشوار است. البته طبیعی است که همه نتواند این معجزه الهی را باور کنند چراکه معراج گل سر سبد همه معجزات الهی است و اتفاق بی نظیری است که برخی به دلیل استناد به دانش فعلی بشر و ادله ناقص علمی او، معراج جسمانی پیامبر (ص) را غیر قابل تصور میدانند و معراج آن حضرت را تنها در حد یک سفر قبول دارند.
مصاحبت خدا با رسولش در شب معراج
در این سفر آسمانی، رسول خدا (ص) به نقطهای رسید که جبرئیل دیگر قادر به همراهی با ایشان را نداشت و تنها رسول خدا باید به تنهایی به پیش میرفت تا در عالم ملکوت با خدای خویش خلوت کند.
در حدیثی آمده است که آن حضرت (ص) فرمود: فَلَمَّا بَلَغَ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَانْتَهَی إِلَی الْحُجُبِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ لِی أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَکَانَ وَ لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ»؛ چون به حجابهای نور رسیدم جبرئیل از حرکت ایستاد و به من گفت: برو! ای محمد اینجا آخرین نقطهای است که صعود به آن را خدای عزوجل برای من مقرر فرموده و اگر از اینجا بالاتر آیم پر و بالم میسوزد، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آنگاه که در دریای نور افتادم و امواج مرا از نور به ظلمت و از ظلمت به نور وارد میکرد تا جایی که خدای تعالی میخواست مرا متوقف کند و نگهدارد آن گاه مرا مخاطب ساخته با من سخنانی گفت.
از رسول خدا بعد از بازگشت ایشان از معراج پرسیدند: بأی لغة خاطبک ربک لیلة المعراج؟»؛ پروردگار تو به چه زبانی در شب معراج با تو سخن گفت؟ حضرت فرمود: خاطبنی بلسان علی» خدا در شب معراج با زبان علی با من حرف زد.
ایشان برای اطمینان بیشتر، خدای عز و جل را خطاب قرار میدهند و میفرمایند: قلتُ یا رب تخاطبنی ام علیُ»؛ گفتم خدای من تو با من حرف می زنی یا علی؟ جواب رسید: اطلعت علی سرائر قلبک»؛ به محرم خانه قلبت نگاه کردم، فلم اجد فیه احد احب الیک من علی بن ابی طالب» دیدم در اون قلب نازنین محبوبتر از علی وجود ندارد، فخاطبتک بلسانه» با زبان او با تو حرف زدم.
در این سفر آسمانی پس از دیدن عظمت الهی در پهنه آسمانها و رسیدن به شهود باطنی و مشاهده آنچه باید ببیند توسط رسول خدا (ص) زمان بازگشت فرا میرسد. عیاشی در تفسیر خود از ابو سعید خدری روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: در آن شبی که جبرئیل مرا به معراج برد چون بازگشتیم بدو گفتم: ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از جانب خدای تعالی و از طرف من سلام برسانی و رسول خدا (ص) چون خدیجه را دیدار کرد سلام خداوند و جبرئیل را به وی رسانید و او در جواب گفت: ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل السلام».
خبر دادن رسول خدا (ص) از کاروان قریش
ابن هشام در سیره در ذیل حدیث معراج از امهانی روایت کرده که گوید: رسول خدا (ص) آن شب را در خانه من بود و نماز عشاء را خواند و بخفت، ما هم با او به خواب رفتیم، نزدیکیهای صبح بود که ما را بیدار کرد و نماز صبح را خوانده ما هم با او نماز گزاردیم آن گاه رو به من کرده فرمود: ای امهانی من امشب چنانکه دیدید نماز عشاء را با شما در این سرزمین خواندم سپس به بیتالمقدس رفته و چند نماز هم در آنجا خواندم و چنانکه مشاهده میکنید نماز صبح را دوباره در اینجا خواندم.
این سخن را فرموده برخاست که برود من دست انداخته دامنش را گرفتم به طوری که جامهاش پس رفت و بدو گفتم: ای رسول خدا این سخن را که برای ما گفتی برای دیگران مگو که تو را تکذیب کرده و میآزارند، فرمود: به خدا! برای آنها نیز خواهم گفت!
امهانی گوید: من به کنیزک خود که از اهل حبشه بود گفتم: به دنبال رسول خدا (ص) برو و ببین کارش با مردم به کجا میانجامد و گفتگوی آنها را برای من بازگوی. کنیزک رفت و بازگشته گفت: چون رسول خدا (ص) داستان خود را برای مردم تعریف کرد با تعجب پرسیدند: نشانه صدق گفتار تو چیست و ما از کجا بدانیم تو راست میگویی؟ فرمود: نشانهاش فلان کاروان است که من هنگام رفتن به شام در فلان جا دیدم و شترانشان از صدای حرکت براق رم کرده یکی از آنها فرار کرد و من جای آن را به ایشان نشان دادم و هنگام بازگشت نیز در منزل ضجنان (۲۵ مایلی مکه) به فلان کاروان برخوردم که همگی خواب بودند و ظرف آبی بالای سر خود گذارده بودند و روی آن را با سرپوشی پوشانده بودند و کاروان مزبور هم اکنون از دره تنعیم وارد مکه خواهند شد، و نشانهاش آن است که پیشاپیش آنها شتری خاکستری رنگ است و دو لنگه بار روی آن شتر است که یک لنگه آن سیاه میباشد. و چون مردم این سخنان را شنیدند به سوی دره تنعیم رفته و کاروان را با همان نشانیها که فرموده بود مشاهده کردند که از دره تنعیم وارد شد و چون آن کاروان دیگر به مکه آمد و داستان رم کردن شتران و گم شدن آن شتر را از آنها جویا شدند همه را تصدیق کردند.
شهر بیت المقدس که پیش از اسلام به نامهایی؛ چون اورشلیم »و ایلیا» نیز خوانده میشد، از جمله شهرهایی است که هر یک از ادیان اسلام، مسیحیت و یهود، تقدس خاص و ویژهای برای آن قائلاند.
در این شهر تپهای وجود دارد که به تپۀ موریا شهرت دارد و در بالای آن، مکانی است که به مجموع محدودۀ آن، حرم شریف گفته میشود. این مکان، جایگاههای زیارتی بسیاری دارد که تعدادی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این مقال به تشریح تعدادی از آنها میپردازیم. این مکان، مقدسترین بخش شهر برای مسلمانان است.
در قسمت جنوب غربی حرم نیز دیواری وجود دارد که از سنگهای بزرگی ساخته شده است که برای یهودیان تقدس بسیار دارد؛ آنان معتقدند که این دیوار تنها قسمت بازمانده از هیکل سلیمان است؛ لذا این مکان به صورت تمام وقت به روی بازدید کنندگان باز بوده و یهودیان در کنار آن به دعا و ندبه می پردازند و به همین دلیل به آن دیوار ندبه و در عربی حائط المبکی و در زبان انگلیسی به آن Western Wall، گفته میشود.
در میان مسلمانان نیز معروف است که پیامبر در شب معراج، براق خود را بر این دیوار بست. پیامبر براق خود را به حلقهای بست که انبیاء گذشته چهارپایان خود را بدان میبستند».
در هر صورت این دیوار بیشتر برای یهودیان معتبر است و آنان این مکان را بسیار مقدس و با ارزش میدانند.
اما مسیحیان، مکانی در شهر بیت المقدس که آن را کلیسای قیامت مینامند، مقدسترین مکان شهر میدانند و آن همان مکانی است که به اعتقاد مسیحیان، عیسی در آن جا به صلیب کشیده شده و از آن جا به آسمان رفت. این مکان نیز همیشه توسط مسیحیان مقدس بوده است.
حرم شریف
در محدوده بالای تپه موریا »حصاری کشیده شده است که مسلمانان تمام آن را حرم شریف» مینامند، این حرم شریف همان مسجد الاقصیای است.
البته در این محوطه مسجدی وجود دارد که به آن نیز مسجد الاقصی گفته میشود، اما با توجه به دلایل و شواهد، مسجد الاقصیای که در قرآن آمده و قبلۀ اول مسلمانان بود که خداوند درباره آن فرمود: بَارَکْنَا حَوْلَه»، همین محوطۀ حرم شریف است. البته سخنان دیگری نیز وجود دارد که مسجد موجود در آن حرم را مسجد الاقصی حقیقی میدانند. اما ادلهای وجود دارد که قول اوّل را تأیید میکنند:
1. مکانی که امروزه مسجد الاقصی نامیده میشود، بعد از اسلام ساخته شده و پیش از اسلام بنایی به این نام وجود نداشت، بلکه عبدالملک مروان خلیفۀ مروانی آن را بنا کرده است. پس نمیتوان منظور از مسجد الاقصی در قرآن را این بنایی دانست که در زمان نزول قرآن، هیچ وجود خارجی نداشت.
2. مفسران در تشریح کلمه مسجد الاقصی که در قرآن آمده، آوردهاند که منظور از آن بیت المقدس است. بیت المقدس در ادبیات قبل از اسلام، اشاره به مکانی دارد که جایگاه هیکل سلیمان بوده و در بالای کوه موریا قرار داشت و امروزه نیز در بخش غربی حرم دیواری وجود دارد که آن را دیوار ندبه مینامند و یهودیان معتقدند، این دیوار باقی مانده از هیکل سلیمان است. پس بیت المقدس محوطهای بزرگ تر از محوطهای است که امروزه مسجد الاقصی نام دارد؛ لذا نمیتوان مقصود از بیت المقدس را آن مکانی دانست که مسجد الاقصی نامیده میشود، بلکه منظور از مسجد الاقصای مذکور در قرآن، همان بیت المقدس است که امروزه بدان حرم شریف میگویند.
مسجد الاقصی
در قسمت جنوبی حرم شریف، مکانی وجود دارد که آن را مسجد الاقصی مینامند. این مسجد با گنبدی تقریباً سبز رنگ مزین شده و از نظر معماری بنایی جالب توجه است. بنای این مسجد توسط عبدالملک مروان نهاده شد. این بنا به مرور زمان آسیبهای جدی به خود دید که در دورههای مختلف نیز مورد بازسازی قرار گرفت، امّا همان گونه که بیان شد، این مکان با این که اسم مسجد الاقصی را به همراه دارد، اما به هیچ عنوان تمام مسجد الاقصی نیست، بلکه بخشی از مسجد الاقصی است که در اسلام، مقدس شمرده شده است.
صخره »شب معراج چیست؟
درباره قطعه سنگی که در بیت المقدس هست و در روایات و تاریخ به عنوان صخره» مطرح شده، مطالب مختلفی وجود دارد.
می گویند: حضرت رسول (ص) از بالای این سنگ به معراج رفتند
در روایات دیگری نیز وارد شده که: سنگ نیز خواست با حضرت به سوی آسمان رود و همین که بلند شد، حضرت فرمودند: قِف (یعنی بایست) و سنگ در همان حال به طور معلّق در هوا ایستاد. بنیامیه احترام فراوانی به این سنگ میگذاشتند. البته در اصل این که آن تخته سنگ همین سنگ موجود در مسجد الاقصی است یا سنگ دیگری میباشد، اختلاف هست. روایات مختلفی هم در فضیلت نماز خواندن در سمت راست این سنگ و دعا نمودن در اطراف آن و نیز فضیلت آن در روز قیامت وارد شده است که بعضی از این روایات ارزش سندی ندارد و از طریق راویانی مثل ابوهریره نقل شده است.
ولی کسانی که قبل از انقلاب به فلسطین سفر کردهاند، میگویند آن تخته سنگ اکنون بر روی تلی از خاک قرار دارد و معلق نیست.
در واقع قبه الصخره مکانی است که پیامبر شریف اسلام، در شب معراج از فلسطین، پای خویش را بر سنگی به نام قبه الصخره نهاد و از آنجا به معراج و جسمانی رفت. این سنگ بعد از آن زمان در هوا معلّق باقی ماند، اما در زمان اشغال فلسطین، یهودیان م و اشغالگر، زیر آن سنگ معلّق خاک و کلوخ ریخته و در واقع آن را روی زمین قرار دادند.
قبة الصخرة
در بالاترین قسمت کوه موریا
درخت شفادهنده-هند
درادامه ماجرای شفاگرفتن ازدرخت مقدس توت»،درخت توت متبرک مهاباد نذری شیخ حسامالدین»
میخ راخوب بکوبیدبه درخت ،بیمارشفاپیدامی کند ولی اگرمیخ»کج برود،درخت بیماررانطلبیده! ودراینوقت چگونه بایددل درخت را بجاآورد که تابیماررابپذیرددرختی که اشک می ریزد-گریه می کند-همدان- را خواهیدخواند.
مردم هندمعتقدنداین درخت چند صد ساله شفا »می دهد،به همین دلیل سالانه هزاران نفر برای دیدن این درخت و گرفتن شفا به پای آن میآیند.
توسل به درخت،جهت شفا
شفاازدرخت
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آنچه درفیلم-هند- دیده می شود،گروهی ازمردم باتضرع وزاری به این درخت متوسل می شوند وحاجات خودرامی طلبند،انگار به زیارتگاه ویاسرقبورائمه اطهار(علیهم السلام)آمده اند.
درخت گریه-همدان
جوشیدن آب از یک درخت در همدان حاشیه های جالبی داشت.
مردم با ازدحام در اطراف درخت از آب آن بطری ها پرکرده و برای شفای بیماران بردند. عده ای با شستن دست و صورت سعی می کردند از درخت آرامش بگیرند.واگرمأمورانآبفا»بیش ازاین تأخیرمی کردندسامری»گوساله خودش رابه میدان می آورد!حضرت موسی۱۰روزتأخیرداشت،فتنه بپاشد!
علت گریان بودن درخت:ترکیدگی لوله آب
مدير روابط عمومي آبفاي استان همدان به همشهري(اردیبهشت۱۳۹۳ گفت: در روزگاران دور در اين منطقه قناتي وجود داشته که از کوچه معروف به خانم دراز» به سمت باغ ميرعقيل(امامزاده عبدالله(ع) کنوني) سرازير بوده و از آنجا به قبرستان کهنه و چاله عينالقضات جاري ميشده است. حالا شهروندان فکر ميکنند با افزايش بارندگيها در زمستان سال گذشته اين قنات دوباره زنده شده و از داخل تنه درخت به بيرون جهيده است.
محمد صيفيکار» افزود: چون از گذشته قنات براي مردم همدان که بيشتر به کار کشاورزي مشغول بودهاند نشانه برکت بوده، برخي مردم گمانهزني کردهاند که اين آب شفادهنده است. در حالي که اين اتفاق نشأتگرفته از ترکيدگي لوله آب در زير اين درخت بوده است. با پيگيري خبرنگار همشهري ، کارشناس قنوات شهرداري همدان به اين منطقه رفت و بعد از بازديد از آن به همشهري گفت: در اين منطقه چندين لوله آب وجود دارد که ترکيدگي يکي از اين لولهها باعث جاريشدن آب از کنار درخت شده و دليل جهيدن آب از داخل درخت نيز پوسيدگي تنه درخت بوده است.احمد بختياري» تأکيد کرد: به همت کارکنان شهرداري تعميرات لازم در خصوص ترکيدگي اين لوله صورت گرفت و اين مشکل حل شد./پایان
تلخاب» روستایی در ٤٥ کیلومتری جاده مهاباد- میاندوآب، که در گویش کُردی به آن تالاو» میگویند.
نام این روستا بیش از سه قرن است که به واسطه درخت توت، درخت شفا» بر سر زبانها افتاده است. درختی که ریشه نهال آن در ٣٠٠سال قبل، در کشتزاری در ضلع شمالی آبادی کشت شد و داستان ها و افسانه های زیادی درباره آن نقل میکنند.
امروز اما بعد از گذشت ٣٠٠ سال، اثری از قامت پرشاخ و برگ درخت توت اصلی نمانده است جز تنهای پر از میخهای زنگ زده در اعصار تاریخ! تنهای که با احتساب وزن ١٠٠هزار میخ آهنین راست یا کج و معوج فرو رفته در تنه فرسوده درخت، به یک تن میرسد.
به گزارش شهروند، داستان درخت توت تلخاب را باید از زبان شیخ پیرآبادی، شیخ محمودسعیدی» مراد طریقت نقشبندیه شنید و روایت کرد.
تاریخ صدور شناسنامه شیخ محمود در سال ١٢٩٤ هجری شمسی بیانگر عمر ١٠٠ ساله اوست. این پیرمرد خنزر پنزری شیرین سخن، با ابروان پرپشت و قامتی نیمخمیده در تقریر خاطرات این درخت که سینه به سینه به او رسیده است میگوید: راز قداست این درخت شفابخش به سه قرن قبل برمیگردد.»
به گفته شیخ که منزلش مقصد و مقصود شمار زیادی از طرفداران طریقت و شریعت مشایخ دوستان شهرستانهای این منطقه است، روزی شیخ حسامالدین نقشبندی» از مشایخ بزرگ منطقه از مسیر جادههای بین مزارع عبور میکند و چند ساعتی را در سایهسار درختان این مزرعه میآرامد.
به گزارش راوی که از خاندان و اجداد شیخ محمود نه مر» است، شیخ حسامالدین از درخت توت تازه کاشته شده خوشش میآید و همانجا پشت خود را به تنه نهال درخت توت میساید و نذر میکند که این درخت در سالهای آینده، درختی برای شفای نوزادان وکودکان یک تا هفت ساله مبتلا به بیماریهای تب، دل پیچه و بیقرار شود.
به گفته شیخ محمود چندسال بعد از نذر شیخ حسامالدین، مردم آبادی که کودکان بیقرارشان در تب میسوختند یا دچار دل پیچه میشدند، به نزد درخت توت نذری شیخ حسامالدین میآوردند و بعد از دعا و نیایش درخت متبرک، تکهای از لباس پوشیده برتن نوزاد را میبریدند و به تنه و شاخسار درخت توت میبستند و یا آویزان میکردند.
شیخ محمود میگوید: والدین کودکان مریض بعداز این کار، ادعا میکردند که فرزندشان به کلی شفا یافته و همین مسأله باعث نام آوازگی درخت توت با معجزه شفابخشی در بین اهالی منطقه میشود.»
به گفته او، شهرت درخت شفابخش توت، دیری نپایید که مرزها را در نوردید و از داخل وخارج کشور بهویژه اقلیم کردستان عراق با هدف شفای کودکان بیمارشان به زیارت این درخت میآمدند.
گرچه امروز از درخت توت اصلی اثری جز تنه پرمیخ باقی نمانده است و تکهای از این تنه سنگین پرمیخ نیز هم اکنون در موزه مردمشناسی میراث فرهنگی مهاباد نگهداری میشود؛ اما
مردم معتقد به کارکرد و معجزه شفای درخت، همچنان از اقصی نقاط ایران برای نذر و اجابت حاجت درمان کودکان به روستای تلخاب مهاباد میآیند
برای شفای نوزاد یا کودک خود، میخ برتن درختان توت همجوار درخت توت شفابخش قبلی میکوبند.
ازبستن پارچه» تامیخ
فرهنگ میخ کوبیدن در ابتدای زیارت درخت مرسوم نبوده، بلکه در ابتدا مردم، تنها به بستن پارچه لباس کودکان به تنه درخت رضایت میدادند؛ اما به مرور زمان کوبیدن میخ در یک قرن گذشته به آداب زیارت درخت متبرک توت» اضافه شده است.
شاخ و برگ درختان توت روستای تلخاب با انواع لباس نوزادی در الوانی مختلف پوشیده است و از دور که نظارهگر مزارع ضلع شمالی این آبادی میشوی تنها لباسهای نوزادان وکودکان است که به جای شاخ وبرگ درختان در زمزمه باد میرقصند.
از دورترین نقاط ایران به زیارت این درخت توت در روستای تلخاب میآیند، شماره پلاک خودروهای پارک شده در گرداگرد این درخت را، اگر تحلیل کنید خواهید فهمید که زیارت کنندگان این درخت شفابخش متبرک از استانهای تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، اردبیل، کرمانشاه، کردستان و ایلام یعنی از مرکز، شرق، غرب وجنوب ایران آمده اند، تا که میخی بر تن درخت کوبند و تب وبیقراری نوزاد را به درخت متبرک توت هدیه دهند. عبور و مرور غریبهها برای ساکنان این آبادی، عادی است و از کوچک و بزرگ ساکنان این روستا نفش راهنمای مسافران به سمت درخت توت متبرک را ایفا میکنند، تا یک خودروی غریبه را با شماره پلاک متمایز از شهر مهاباد میبینند با ادب و احترام خوشامد میگویند و راننده را به مقصد زیارت درخت هدایت میکنند.
زهرا ازجمله این مسافران است که از اردبیل به همراه شوهر و کودک بیمارش تا تلخاب صعبالعبور عرض جادهها را پیموده است، او که نوزاد هفت ماههاش از درد دل پیچه ضجه میزند و به گفته مادر شبها خواب به چشمش نمیآید به گرد درخت توت سه بار میچرخد و طواف میکند و زیر لب ورد و دعا میخواند.
زهرا »دست آخر پیراهن فرزند نوزادش» را درمیآورد و بعد از خواندن دعا و مالیدن به تنه درخت توت با میخ به تنه درخت توت آویزان میکند
و بعد از این حرکت نمایشی به رسم آداب زیارت درخت که از ن پیر آبادی آموخته است، پشت به درخت میکند و بدون نگاه به عقب از درخت دور میشود،
این رسمی است که معتقدان به متبرک بودن و اجابت کارکرد شفابخشی این درخت باید بجا بیاورند.
روایتها حاکی است که فرد زیارتکننده باید سه بار دور درخت توت طواف وبرای شفای فرزندش دعا کند ودر نهایت میخی را برای اجابت حاجت برتن درخت توت بکوبند و در حین کوبیدن باید سه بار این جمله را با این مضمون:
که ای درخت توت درد وبلای فرزندم ازآن تو» یا با گویش کردی:
ئه ی داره توو ده ردو به لای مناله که م دا به توو» تکرار کنند.
شفا »بستگی به نحوه فرورفتن میخ دارد!
می گویند: اگر میخ راست قامت، در تنه درخت فرو رفت به معنای پذیرش و طلب شفا از جانب درخت است
واما
اگر در حین کوفتن و کوبیدن قامت آهنین میخ، کج شود درخت نیاز درونی والدین کودک بیمار را نطلبیده و به نوعی پس زده» است!
اگردرخت بیمارانپذیرفت چه بایدکرد؟
در این شرایط مادر کودک بیمار، پیشانیاش را برتنه درخت میمالد و اشک از چشمانش سرازیر میشود وهق هق میزند زیر گریه.
زلیخا پیرزن ٨٦ ساله این آبادی که سفت وسخت به معجزه شفای درخت توت اعتقاد دارد، میگوید:
در ٥٠سال گذشته مردم با اعتقاد و ایمان قلبی به درخت توت متبرک نذری شیخ حسامالدین» میخ میزدند و به همین دلیل از جای زخم میخ، خون از تنه درخت بیرون میآمد.!»
به عقیده زلیخا پیرزن معتقد به شفای درخت توت، امروزه به دلیل پخش و نگاه کردن فیلمهای ترکیه از ماهواره، اعتقاد وایمان مردم به شدت ضعیف شده و به همین دلیل از جای گزیدن میخ، خون بیرون نمیجهد!
آه درخت» دامن درخت »راگرفت!
آمنه ٩٠ساله، زن شیخ محمود سعیدی نیز میگوید:
در ٦٠سال گذشته یکی از اهالی آبادی، شبانه درخت توت را از بیخ میبرد و تنه آن را در حیاط خانهاش میگذارد تا از این طریق از مسافران زیارتکننده پول بگیرد.»
گریه وزاری برای فقدان درخت
همه مردم روستا، این مرد طمعکار را نفرین کرده و تعدادی هم از اهالی روستا برای بریدن درخت توت گریه و زاری میکنند.
تا اینکه بعد از گذشت ۲ماه این مرد کور و نابینا »میشود و مدتی بعد از آن میمیرد،
به عقیده آمنه آه درخت توت دامن زندگی این مرد را گرفته است.!
درخت بریده شده»(بعدازچندماه)،سرجایش برگشت!زنده شد
به گفته وی بعد از مرگ این مرد، تنه درخت به جای اصلی برگردانده شد؛ اما بعد از این حادثه نیز دو بار تنه پر میخ درخت توت، توسط جوانان روستاهای همجوار برای کسب درآمد یده میشود؛ اما با کمک مردم روستا تنه درخت پیدا و به روستا بازگردانده میشود.
۲ماه کوری+۲مرگ(حداقل)=۴ماه که آقاه مُرد ودرخت آزادشد وبرگشت سرجایش.
اما جدای از افسانههایی که درباره درخت توت شفابخش نقل میشود موضوع جدید، آتش زدن درختهای پر از میخ در زمستان سال گذشته بود. مردم آبادی از این حادثه بسیار غمگین و دل آزرده شدند.
افسانههایی مشابه با مضمونی واحد
یک جامعهشناس و پژوهشگر تحلیل جامعه شناختی افسانهها و اسطورهها میگوید: افسانههای بسیاری در میان اقوام در رابطه با درختان مقدس وجود دارد که جملگی مضمون واحدی را بیان میکنند.
به گفته امجد غلامی» کارشناس ارشد جامعهشناسی، در این مضامین درخت به مثابه انگاره هستی، جاودانگی، قدرت وبیش از همه تصور رستاخیزگرایانه برای درختان و نباتات، تعریف وتبیین میشود. او میگوید: درواقع حول این ابژههای جانگرایانه، مجموعهای از باورها وآیینهای مختلف شکل گرفتهاند که کهنترین آنها به تمدنهای سومری و بازگشت خدای شهید در هیأت نباتات برمیگردد.
او با اعلام اینکه عنصر بازگشت و تجربه پسین مرگ به درختان قدرتی الوهی بخشیده است؛ افزود: براساس روایتهای تاریخی عمده خدایان یونان در لحظه ظهور و نزول بر انسانها در هیأت درخت ظاهر میشوند.
به گفته او تجربه حیات و مرگ همزمان، در کنار کمال ظاهری درختان درگرد هم آوردن عناصر اربعه و ساختار فیزیکی آن به شکل ریشه، تنه و ساقه، به مثابه پل ارتباطی میان سه جهان زیرین، روین و والا زمینهساز روایتهای بسیار قدسی است که میتوان از طریق آنها به ساختار ذهن بدوی انسان پی برد.او عمده درختان را به سه دسته کلی دارمزار» درختانی که در مقابر، مساجد و امام زادهها میرویند، دارمدار» درختانی که عوام برای آنها قایل به جایگاهی فرازمینی و اعجاز گرایانه هستند و پیردار» درختانی که تنها به علت کهولت و دیرسالی درمیان مردم ارج وقرب دارند تقسیم کرد.
به گفته او درخت توت تلخابتالاو» درواقع ترکیبی است از دامدار و پیردار که با زخمی شدن و تجربه روزانه شهادت، کودکان را شفا میبخشد.
غلامی افزود: درخت مقدس تلخاب به لحاظ کارکردی جزو درختهای قدسی است» که مکانیسمهای اجتماعی وکارکردی آن در مواقع به خطر افتادن سامان اجتماعی به کار میآیند، یا به تعبیر درکیمی» (ایمیل درکیم،جامعه شناس فرانسوی)انسانها زمانی پدیدههای مقدسی همچون درخت را ارج مینهند که در ناخودآگاه خود، قدرت جامعهشان را جشن میگیرند.
بادرخت به تعالی» می رسند
به گفته او این قدرت چنان از وجود انسانها فراتر میرود که برای متصور ساختن آن باید معنای مقدس به آن بدهند. او گفت: درخت تلخاب با شمار کثیری میخ کوبیده، به مثابه امری کلی گواه بر فقدانها و خلاهای اجتماعی است، که هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی تجربه میشوند. او میگوید: همین تجربه با تثبیت توازن میان جهانهای مختلف به گرفتاریهای انسان معنای خاصی میبخشد؛ زیرا فرد را به قلمرو فرافردی ارزشهای متعالی وابسته میسازد»، همان ارزشهایي که درنهایت امر ریشه درجامعه دارند.
خرافهپرستی نباید جای ارزشها را بگیرد
به گفته یک کارشناس ارشد روانشناسی، هرآنچه بتواند موجب التیام رنجهای روانی یا کاهش نشانههای اختلال روانی در انسان شود آن راه و روش کمککننده و تا حدودی درست است.
حسین مهدوی» میگوید: هنجارها و ارزشها در انسان و جوامع انسانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند. بهگونهای که ترسیمکننده مسیر درست زیستی اجتماعی آنها هستند! به عقیده وی، آن چیزی که موجب التیام روانی یا کاهش نشانههای اختلال روانی میشود؛ اگر در چارچوب ارزشها و هنجارها باقی بماند، میتواند یک عامل کمککننده به کسب آرامش در انسان باشد. به باور او، آن چیز حتی میتواند یک درخت مقدس باشد و یا هر چیز دیگری که نشان از پاکی که همانا نشانه الهی است، داشته باشد. مهدوی تأکید میکند، زمانی که رفتار آدمی برای کاهش تالماتش در رابطه با پدیدههای طبیعی از حدود ارزشها و هنجارها خارج شود، تبدیل به رفتار خرافی میشود و بدعت شکل میگیرد که این خود سرانجامی جز آسیب روانی ندارد! به گفته این روانشناس، نزدیک شدن به یک پدیده طبیعی برای کسب آرامش یا حتی شفا، نباید به مسیری برود، که جایگزین ارزشها و هنجارها شود. در این صورت خرافات شکل گرفته و موجب آسیب روانی میشود!
رئیس نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مهاباد از بررسی ریشههای تاریخی درخت توت تلخاب بیاطلاع است و میگوید: تکهای بزرگ از کل تنه این درخت با بیش از ١٠٠هزار عددمیخ کوبیده شده، در موزه مردمشناسی نگهداری و در معرض دید عموم قرار دارد.
آرش شهابی» جریان این درخت توت را به لحاظ بررسی نشانهشناسی و تحلیل اسطورهای مهم خواند و گفت: بهزودی از کارشناسان مردمشناسی دعوت میشود که پیرامون این درخت تحقیق کنند.
او از اظهار بیاطلاعی میراث فرهنگی ابراز ناخرسندی کرد و گفت: برای معرفی این درخت و روستا با قطب گردشگری از اختصاص موضوع پایاننامه دانشجویان با محوریت درخت توت تلخاب استقبال میکنیم.
شهابی از رسانههایی که او و همکارانش را در اهمیت این روستا و درخت مطلع کردند؛ تقدیر کرد و گفت: غفلت ما ناشی از کمبود امکانات و نیروی متخصص کارآزموده است، نه شانه خالی کردن از رسالتهای مهم اداری./گزارش ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ تابناک/
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خدمت آقای غلامی و مهدوی(روانشناس)عرض کنم،مردم بُت پرست» هم که می آمدند پیش بِتهایشان،متوسل به بُت»می شدند،احساس آرامش هم می کردند،اگرنمی کردند که دیگرنمی آمدند،به پای بتهامی افتادند،گریه وزاری می کردند،حاجات خودرامی طلبیدند،برای شادکردن دل بُت»به رقص وپایکوبی می پرداختند،،بریشان قربانی می کردندمنات وهُبل،لات وعزی» ۳۶۰ بُت درداخل خانه کعبه بود
عجب تحلیلی کرده آقای غلامی(شاگرد ومِقتدی David Émile Durkheim)! دربالا بخوانیدضمناً بعضی ازتیرهای گزارش تابناک ازاینجانب(پیراسته فر)است.
درخت شفای دیگرکوهدشت»
رومه قدس(۲۰ تیر ۱۳۹۶)می نویسد:باور به شفابخشی برخی درختان و توسل به آنها هنوز در برخی از مناطق رواج دارد و مردمان آن دیار همه براین باورند که آن درخت ها همیشه شفابخش بوده اند از جمله آنکه در کوهدشت »درخت هایی پیر وجود دارند که هنوز عده ی زیادی از مردم به قصد گرفتن مراد یا شفا به شاخه هایشان دخیل می بندند.
این درخت ها که از احترام زیادی بین مردم کوهدشت برخوردارند,شکل تقدس به خود گرفته و این باور دربین اهالی هنوز نمرده است که هرکس شاخه ای از این درخت ها را بشکند به نفرین سخت درخت دچارشده و بی شک به بلایی بی علاج گرفتار خواهد آمد.به این خاطر این درخت های مقدس از شکسته شدن و یا ضربه ی تیز تبر یا گاوآهن در امان مانده اند و برخی از آن ها براثرگذشت سال های عمر خشک و پوسیده شده اما هنوز جایگاه تقدس خود را از دست نداده اند.
در برخی از امامزادگان کهگیلویه و بویر احمد ،این باورجریان دارد.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه کهگیلویه و بویراحمد ، در خصوص پارچه بستن به درختان در کنار امامزادگان استان از سوی برخی ها جهت برآورده شدن حاجات و آرزوها گفت:
اینگونه مسائل باعث تضعیف و سستی اعتقادات مردم و وهن در دین می شود که تاکنون با چند مورد در این زمینه برخورد و اقدام به تخریب آنها کردهایم.
در روستای آخورسر» شهرساری(مازندران) یک درخت انار »با قدمت بیش از یکصد سال وجوددارد که مردم برای برآورده شدن حاجاتشان به شاخهها و تنه این درخت انار نخ و پارچه سبز میبندند و میوه آن را بطور تبرک استفاده می کنند.
یکی از ساکنین روستای آخورسر همچنین زیر نظر شرکت تعاونی انار صاحبی باغ انار در این محل احداث کرده در موردبستن پارچه به درخت انار می گوید:
از زمانهای دور این درخت برای اهالی این محل دارای قداست خاصی بود و هر کسی حاجتی داشته باشد برای برآورده شدن آن نخ سبزی را به شاخه درخت میبندد و پدرش که از هفتاد سال پیش ساکن این محل بود درخت انار با همین شکل شمایل دیده و از همان زمان قدیم هم مردم بر روی شاخه های درخت دخیل می بستند.
حاجت خواهی از درخت شرک » است
بستن نخ به شاخه های درختان و قفل زدن به نرده های اطراف اماکن مقدس و متبرکه و یا بستن نخهای رنگی برای برآورده شدن حاجات و نیازهای فردی تنها مختص به پیروان یک دین یا مذهب خاص نیست بلکه این گونه اقدامات در میان پیروان مذاهب و ادیان بسیاری در سراسر دنیا متداول است و به رغم هشدارهای رهبران دینی بسیاری از افراد هنوز هم براساس باورهای شخصی بدون توجه به دیدگاه رهبران دینی این امر را تکرار میکنند.
در بعضی از نقاط کشور ما هم، درخت هایی از قبیل درخت گز و انگور »مشاهده می شود، که عدّه ای از عوام نخ هایی به آنها گره می زنند و اعتقاد به تقدّس یا شفا گرفتن یا روا شدن حاجت و بعضاً شفاعت توسّط آن درختان دارند
آیت الله مکارم شیرازی در سؤالی راجع به این گونه حرکات و عقیده به تقدّس این گونه درخت ها و گره زدن نخ، یا بستن پارچه به این درخت ها و گرفتن حاجت از آنها می گویند:
این اعتقادات قطعاً از خرافات است و حاجت خواستن از آنها نوعی شرک می باشد و بر همه لازم است نهی از منکر کنند و پاداش خود را از خداوند بخواهند.
دفتر آیت الله وحید خراسانی در این باره دخیل بستن را بدعت دانسته و یادآور می شود: بهتر است به جای این کار نخ دل خود را به نخ دل حضرت دوست ببندند. انجام ندادن این کار بهتر است چرا که بدعت و خرافات محسوب می شود.
درخت شفادهنده-هند
مردم هندمعتقدنداین درخت چند صد ساله شفا »می دهد،به همین دلیل سالانه هزاران نفر برای دیدن این درخت و گرفتن شفا به پای آن میآیند.
توسل به درخت،جهت شفا
شفاازدرخت
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آنچه درفیلم دیده می شود،گروهی ازمردم باتضرع وزاری به این درخت متوسل می شوند وحاجات خودرامی طلبند،انگار به زیارتگاه ویاسرقبورائمه اطهار(علیهم السلام)آمده اند.
مسئول یقه گیری رئیس جمهورکیست؟
حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری(نماینده قم ):وظیفه من به زیر کشیدن آقای رئیس جمهور است
ددادامه خواهیدخواند:ماجرای گم شدن ۱۸ میلیارد دلار در قالب ارز ۴۲۰۰ تومانی»چیست؟
رئیس کمیسیون امنیت ملی در پاسخ به اینکه آیا برگهای که شما روی بیانیه منتشرشده امروز در مجلس گذاشته بودید مبنی بر اجرای ماده ۶۰۶ قانون مجازات اسلامی، تهدید رئیسجمهور محسوب میشود یا نه، گفت: تهدید نیست اما اگر من زورم برسد یقه رئیسجمهور را میگیرم» تا ایشان را به اینجا بکشانم و دنبال این هستیم.
به گزارش اعتماد مجتبی ذوالنوری، نماینده قم و رئیس کمیسیون امنیت ملی و ت خارجی مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران، درخصوص هدفش از توزیع بیانیه علیه رئیسجمهور در صحن علنی مجلس، گفت: باید با مردم شفاف رفتار کرد، همین آقایی که اعلام میکند باید حرف مردم را شنید و از نقد استقبال میکنیم، رفتار خودش و دولتش متناقض است.
باید ادعای او و حرفهایشان را باورکرد یا عملشان را؟ این ماجرا مصداق قسم حضرت عباس (ع) را باورکنیم یا دم خروس است! شعار مردم یزد مطالبات اقتصادی بود، فحش ندادند.
آیا بیانیه شما مغایر با منافع ملی نیست؟
ذوالنوری: من وکیلالمله هستم نه وکیلالدوله. وظیفه من این است که از مردم دفاع کنم تقابل یعنی چه؟ مردم گرسنه چطور باید از خودشان دفاع کنند؟
یا به من که رای دادند باید از آنها دفاع کنم و یا باید به آقای صدایشان را برسانم که دیروز زمانیکه میگفتند حاشیه را رها کن بیکاری را دوا کن» گفت: همین عده قلیل را به اسلام دعوت میکنیم. یعنی چون گفتند بیکاری را دوا کن مسلمان نیستند بلکه کافر هستند.
اگر من این حرفها را برای تسکین درد مردم نزنم چه بلایی بر سر کشور و مملکت میآید؟
ذوالنوری تصریح کرد: آنچه من نوشتم اصلا بیانیه نیست. آقای رئیسجمهور گفتند که ۱۸ میلیارد دلار گم و حیف و میل نشده و در حساب و کتاب هم مشکل پیدا کرد و گفت ۱۹ میلیارد! آنچه من نوشتم بیانیه نبود بلکه جهت اطلاع نمایندگان فرمایشات رهبری راجع به ۱۸ میلیارد دلار را که بر باد رفت منتشر کردم.
از سوی دیگر حرفهای دیروز آقای رئیسجمهور را آوردم که در خصوص ۱۸ میلیارد دلار چه گفته. صحبتهای رئیسجمهور کاملاً در مقابل فرمایشات آقاست و حتی ایشان به کسانی که این حرف را زدند توهین کرده و گفته :کسانی که از اخلاق و ایمان سهمی ندارند میگویند ۱۸ میلیارد از بین رفته. اگر شما فارسی حالیتان است آیا حرفهای رئیسجمهور مقابل آن حرفهای مقام معظم رهبری نیست؟
این نماینده مجلس تاکید کرد: بنده اولین باری است که یک چیزی را چاپ میکنم. این متن را تهیه کردم و بردم که تکثیر کنند اما گفتند اگر بخواهد تکثیر شود باید یکی از اعضای هیاترئیسه دستور بدهد که تکثیر شود.
متن را پیش آقای علی اصغر یوسف نژاد بردم و گفتم برای تکثیر شما باید امضا کنید، ایشان هم امضا کردند و چیزی هم به من نگفتند. در اینجا من پاسخگو نیستم.
او در پاسخ به اینکه آیا برگهای که شما روی این بیانیه مبنی بر اجرای ماده ۶۰۶ قانون مجازات اسلام گذاشته بودید، تهدید رئیسجمهور محسوب میشود یا نه؟، گفت: تهدید نیست.
اما اگر من زورم برسد یقه رئیسجمهور را میگیرم تا اینجا ایشان را برسانم
و دنبال این هستیم. از آقای شکایت خواهیم کرد و از قوه قضاییه خواهیم خواست که بر اساس ماده ۶۰۶ ایشان را مجازات کند. قانون مجازات اسلامی برای پابرهنگان و آفتابه ان است؟
چرا رئیسجمهور کانونهای فساد را تاکنون به دستگاههای ذی ربط معرفی نکرده است؟
ذوالنوری در پاسخ به شائبه انتخاباتی بودن اقداماتش ادامه داد:
اگر کار من انتخاباتی است به نفع مردم یا به ضرر مردم است؟
اگر کار من حرف دل مردم است که مردم از کار من اعلام رضایت میکنند و من افتخار میکنم که رضایت مردم را جلب کنم.
میخواهد بگویند این کار پوپولیستی است یا انتخاباتی. اگر این کار خلاف منافع مردم است پس چرا انتخاباتی است؟
چون به ضرر من است. بنابراین در اینجا دچار پارادوکس» میشوید.
یک وقت حرف من را خلاف منافع ملی و مردم میدانید و یک وقت میگویید پوپولیستی است! چیزی که بر خلاف نظر مردم است میتواند پوپولیستی باشد یا ریزش رای دارد؟
تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و ت خارجی مجلس در پاسخ به سوال خبرنگار اعتمادآنلاین مبنی بر اینکه وظیفه شما چیست؟ تاکید کرد: وظیفه من به زیر کشیدن آقای رئیسجمهور است.
۲۰ آبان ۱۳۹۸عصرایران +اصلاحات مدیریت سایت-پیراسته فر.
خبرگزاری فارس »بلافاصله واکنش نشان داد:
هیچ شخص حقیقی و حقوقی و هیچ رسانه منتقد دولتی هیچگاه مدعی گم شدن ۱۸میلیارد دلار» نشده است و این حرفی است که در دهان منتقدان میگذارد.
امروز گفته است: یک عده از آدم هایی که بی اخلاق هستند در طول ماههای گذشته در برخی از رومه ها نوشتند که در این دولت در سال گذشته یعنی سال ۹۷ ، ۱۸ میلیارد دلار ارز گم شده است. من به رئیس بانک مرکزی دستور دادم تمام پولهایی که سال گذشته در شش ماه اول داده شده به هر نرخی بوده آنها را لیست کند و فهرست آن را اعلام کند البته چند روز پیش نامه اش را نوشته و من به بانک مرکزی می گویم این نامه را پخش کند تا مردم مطلع باشند.
میگویند ۱۸ میلیارد دلار سال گذشته گم شده است. یک آدمهایی که اخلاق و ایمان نمی شناسند و نه منافع ملی را بلدند؛ بانک مرکزی ما این آمار را منتشر کرده و برای اطلاع عموم از بانک مرکزی میخواهم این را اعلام کند.»
از توهینهای رئیس جمهور که بگذریم، درباره این اظهارات چند نکته وجود دارد:
1- اولا هیچ شخص حقیقی و حقوقی و هیچ رسانه منتقد دولتی در این مدت هیچگاه مدعی "گم شدن" میلیارد دلار نشده است و این حرفی است که در دهان منتقدان میگذارد. همه نقدها بر سر هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی کشور است و اینکه چه کسانی این ۱۸ میلیارد دلار را دریافت کردهاند و آن مبالغ کلان صرف چه اموری شده است، مساله دوم است که باید به آن پاسخ داده شود.
2- میلیارد دلار، میزان ارز مداخلهای توزیع شده در بازار آزاد توسط بانک مرکزی در سال 96، با هدف کنترل قیمتها بوده است. بانک مرکزی برای کنترل قیمت ارز، به دستور رئیس جمهور، میزان تزریق ارز در بازار آزاد را برای کنترل قیمت ارز بهشدت افزایش داد. براساس آمار بانک مرکزی، مجموع ارز مداخلهای تزریق شده توسط بانک مرکزی در بازار در سال 96 بیش از میلیارد دلار بوده است که بخشی از آن هم پیش از انتخابات و برای اهداف انتخاباتی انجام شده است.
3- ارز 4200 تومانی هیچ ارتباطی به میلیارد دلار ارز مداخلهای تزریق شده در سال 96 ندارد. ماجرای بر باد دادن میلیارد دلار کاملا بیارتباط با ارز 4200 تومانی و سال 97 است. فاجعه میلیارد دلاری در سال 96 رخ داده است و نه سال 97. موضوع سال 96 بر باد دادن ذخایر با ارزش ارزی کشور است و موضوع سال 97 توزیع رانت در تخصیص ارز 4200 تومانی و مبالغ این دو نیز با هم متفاوت است.
4- همانطور که اشاره شد هدف از تزریق ارز مداخلهای در سال 96 که در مجموع میلیارد دلار شد، کنترل قیمتها در بازار آزاد بود. عمده ارز تزریق شده توسط بانک مرکزی به بازار آزاد به جیب دلالان و واسطهگران و در خوشبینانهترین حالت بخشی از آن به عده اندکی از افراد نگران از کاهش ارزش پول ملی رسید.
5- استفاده از عبارت بر باد دادن میلیارد دلار، چند علت دارد. اول، به وجود آمدن فاصله بین نرخ ارز آزاد و نرخ ارز مداخلهای بانک مرکزی موجب ایجاد رانت و سودهای کلان برای عدهای خاص شد. دوم، تزریق میلیارد دلار ارز مداخلهای در سال 96 نتوانست از روند رو به رشد نرخ ارز جلوگیری کند. سوم، این اقدام موجب کاهش شدید ذخایر ارزی بانک مرکزی شد بهطوری که در فروردین ماه 97 موجودی نقد ذخایر ارزی بانک مرکزی به صفر نزدیک شده بود.
6- ارز 4200 تومانی در سال 97 و پس از تصمیم جلسه محرمانه 20 فروردین آن سال متولد شد که اجرای آن تبعات و مشکلات خاص خودش را داشت. درست است که ارز 4200 تومانی رانت شدیدی را نصیب واردکنندگان کرد اما ارز 4200 تومانی برای واردات و خدمات اختصاص یافت، نه برای تزریق به جیب دلالان بازار ارز.
7- انتقاد منتقدان - که بسیاری از آنها قبلا در زمره حامیان تند و آتشین وی بودهاند- به تخصیص ارز 4200 تومانی به همه مصارف در واقع انتقاد به توزیع رانت در میان واردکنندگان است چنانکه این رانت حتی در واردات کالاهای اساسی مانند گوشت هم خودنمایی کرده و به تازگی مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام که مسئول واردات گوشت بوده است توسط قوه قضائیه بازداشت شده است. با این حال امروز برای دومین بار دو موضوع کاملا متفاوت بر باد دادن میلیارد دلار در سال 96 و تخصیص ارز 4200 تومانی در سال 97 را با هم تلفیق کرد و بار دیگر در روز روشن به مردم پاسخی خلاف واقع داد.
8-باید از دستور رئیس جمهور به بانک مرکزی برای انتشار گزارش سرنوشت میلیارد دلار ارز مداخلهای تزریق شده در سال 96، بسیار استقبال کرد. و باید امیدوار بود که بانک مرکزی آن قدر استقلال داشته باشد که گزارشی خلاف واقع به مردم ندهد./پایان فارس.
***
حسین شریعتمداری»کیهان. در واکنش به سخنان روز گذشته » ۲۰ آبان ۱۳۹۸نوشت:
مگر کسی ادعا کرده که دلارها گم شده است؟!
دیروز آقای رئیسجمهور محترم کشورمان در اجتماع مردم یزد به گلایه و اعتراض گفتند: یک عده آدم بداخلاق و بیایمان در رومهها نوشتند این دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی ۱۸میلیارد دلار را بر باد داد؛ بدانید در این دولت یک دلار گم نخواهد شد»! گزارش خبری تحلیلی کیهان امروز را به سخنان آقای در یزد اختصاص دادهایم. این وجیزه به نکتهای در همین خصوص ولی از زاویهای دیگر میپردازد. بخوانید!
۱- اشاره جناب به تیتر کیهان سهشنبه ۲۳ مهرماه ۹۸ است که در آن با ارائه چند سند، از برباد رفتن ۱۸ میلیارد دلار ارز -آنهم در شرایط حساس کنونی- خبر داده بودیم. اهانت آقای که ما را بداخلاق»! و بیایمان»! نامیدهاند را نادیده گرفته و به حساب خوش اخلاقیها و ایمان قوی ایشان مینویسیم! اما، برباد دادن ۱۸ میلیارد دلار، واقعیت تلخی است که انکار آن با هیچ توجیه و بهانهای امکانپذیر نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور چگونه آن را انکار میکنند؟! انکار آقای رئیسجمهور در حالی است که علاوه بر اسناد موجود، برخی از دولتمردان دستاندرکار نیز به آن اعتراف میکنند. بهعنوان مثال آقای همتی، رئیسکل بانک مرکزی با صراحت گفت: من موافق دلار 4200 تومانی نیستم!» و آقای نوبخت، رئیسسازمان برنامه و بودجه نیز گفته بود: باید قبول کنیم که شیوه کنونی پرداخت ارز 4200 تومانی به کالاهای اساسی درست نیست و این منافع به دست مردم نمیرسد». آقای نوبخت در حالی تاکید میکند منافع ارز ۴۲۰۰ تومانی بهدست مردم نمیرسد، که آقای گفته بود ۱۸ میلیارد دلار را به باد ندادهایم، به مردم دادهایم»!
گفتنی است، تعدادی از دریافتکنندگان ارز ۴۲۰۰ تومانی اساسا هیچ کالایی وارد نکردهاند، شماری از آنها نیز به جای کالای اساسی، اجناس بُنجل و غیرضروری وارد کردهاند، برخی نیز، کالایی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده بودند، در بازار آزاد و با محاسبه ارز غیردولتی فروختند، که واردات گوشت یکی از آن نمونههاست تا آنجا که رئیس دادگاه خطاب به آنان گفت؛ از آن پیرزنی که در صف گوشت ایستاده بود خجالت نکشیدید که سهم او را غارت کردید؟!
۲- آقای میفرمایند؛ بدانید در این دولت یک دلار هم گم نخواهد شد»! که باید گفت؛ مگر کسی ادعا کرده که دلارها گم شده است؟! سخن از برباد دادن ۱۸ میلیارد دلار در میان است و نه گُم شدن آن، زیرا همه میدانند این ۱۸ میلیارد دلاری که از کیسه بیتالمال خارج شده، به جیب چه کسانی سرازیر شده است؟!
کاش رئیسجمهور محترم نیمنگاهی به اخبار مربوط به دادگاههای ویژه رسیدگی به مفاسد اقتصادی میانداختند و نام برخی از متهمان دانهدرشت را همراه با نسبت آنان به دولت از نظر میگذراندند و. بعد میفرمودند که در دولت ایشان حتی یک دلار هم گُم نمیشود!
۳- حمله دیروز آقای رئیسجمهور به قوه قضائیه و دادگاههای ویژه رسیدگی به مفاسد اقتصادی دور از انتظار بود و باید از این قوه تشکر نیز میکردند، چرا که این روزها دستگاه قضایی با جدیت دنبال پیدا کردن دلارهایی است که ایشان مدعی است گُم نشده است! پرخاش آقای به دستگاه قضایی ممکن است خدای نخواسته این تلقی را پیش بکشد که نگرانی جناب رئیسجمهور از پیدا شدن دلارهاست و نه گم شدن آنها !/پایان مقاله شریعتمداری.
معاون قوه قضائیه معتقداستگُم شده»است.
معاون حقوقی رئیس قوه قضاییه : اگر دلارها در دولت گم نشده آنها را پس دهید.
حجتالاسلام محمد مصدق» : برخی دستگاه قضا را در هر شرایطی زیر سؤال میبرند؛ مسؤولی در یکی از شهرستانها میگوید،که در دولت یک دلار گم نشده است،مصدق گفت: خُب اگرگُم نشده، دلارها را بیاورید پس دهید، دلارها کجاست؟ شما بگویید دلارها کجا رفته است.
مصدق گفت:رئیسجمهور شان و منزلت و جایگاه جمهور را با سخنرانی اخیر خود پایین آورده است.
معاون حقوقی رئیس قوه قضاییه: می گویند سر مردم کلاه نمیرود» اما به نظر بنده سر مردم کلاه رفته؛ آنجا که به کسانی رأی دادهاند! اگر راست میگویید، آنچه دارید به مردم بگویید، چرا مردم را گول میزنید.
معاون حقوقی دستگاه قضا در ادامه انتقادات خود به رئیسجمهور گفت: اگر در پروندهای که منتسب به شماست، ناراحتید، چرا در جامعه تنش ایجاد میکنید؟
حجتالاسلام خاطرنشان کرد: اگر اجازه دهید۱۰ درصد پروندههای وابسته به شما را در سیما پخش کنند، مردم همهچیز را میفهمند.
تخلیص شده-سخنرانی حجتالاسلام محمد مصدق در همایش نقش مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه-شیراز۲۰ آبان ۱۳۹۸/خبرگزاری فارس-تخلیص شده.پایان/
این رابخوانید( هیچ شخص حقیقی و حقوقی و هیچ رسانه منتقد دولتی هیچگاه مدعی گم شدن ۱۸میلیارد دلار» نشده است و این حرفی است که در دهان منتقدان میگذارد،همه نقدها بر سر هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی کشور است)۲۰ آبان ۱۳۹۸خبرگزاری فارس
سخنرانی رئیس جمهور()در میدان امیر چخماق شهریزد-یکشنبه، ۱۹ آبان ۱۳۹۸
واما ماجرای گم شدن ۱۸ میلیارد دلار در قالب ارز ۴۲۰۰ تومانی»چیست؟
بانک مرکزی جزئیات اختصاص ۱۹.۳میلیارد دلار با نرخ بانکی (به ازاء هر دلار ۴۲۰۰۰ ریال) برای تامین ارز واردکنندگان در ۵ ماهه اول سال ۱۳۹۷ را اعلام کرد.
عبدالناصر همتی در واکنش به ماجرای گم شدن ۱۸ میلیارد دلار منابع ارزی کشور گفت: بخش عمدهای از ۱۸ میلیارد دلار ارز اختصاص یافته در سال ۹۷ به صورت کالا وارد شده است.
همتی گفت: اما در خصوص تعیین تکلیف ۱.۲ میلیارد دلار آن، موضوع برای پیگیری به تعزیرات ارجاع شده است.
رئیس جمهور روز گذشته در اجتماع مردم یزد در حسینیه امیر چخماقوحانی در بخشی از سخنانش گفته بود: یک عده از افرادی که کمی بداخلاق هستند در طول ماه های گذشته در برخی از رومه ها چنین نوشته اند که این دولت در سال ۹۷ و با ارز ۴۲۰۰ تومانی، ۱۸ میلیارد دلار را به باد داده است در این راستا به رییس بانک مرکزی دستور دادم تا تمام پول هایی که در سال گذشته در ۶ ماه اول پرداخت کرده را فهرست و اعلام کند و در این زمینه اخیرا نامه آن را به من داده است و از ایشان خواستم که این نامه را منتشر کند.»
یک عده آدمی که نه اخلاق و نه ایمان دارند و نه با منافع ملی آشنا هستند چنین می گویند که پارسال ۱۸ میلیارد دلار گم شده است لذا بانک مرکزی امروز آمار مربوط به این موضوع را منتشر کرد.»
خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش بانک مرکزی از این رقم، ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار کالاهای اساسی و درمانی و پزشکی وارد شده است و تمام فهرست آن کاملا مشخص می باشد. ۱۲ میلیارد دلار هم کالاهای دیگری وارد شده که لیست همه آنها مشخص است به جز یک میلیارد دلار که اختلاف حساب وجود دارد و در این زمینه به تعزیرات اعلام شده که بررسی های لازم را انجام دهد.»
مردم بدانند در این دولت یک ریال یا یک دلار گم نخواهد شد و آن در دوران دیگری بود که میلیاردها دلار گم می شد و هنوز هم پیدا نشده است. بنابراین راه را اشتباه نروید.»/بااقتصاد(۲۰ آبان ۱۳۹۸) بنقل از مهر
ایرنان(۲۰ آبان ۱۳۹۸) می نویسد:برخی رسانههای منتقد دولت مدعی شده اند که در اوج جنگ اقتصادی در مجموع ۱۸ میلیارد دلار در قالب ارز ۴۲۰۰ تومانی از ذخایر کشور به باد رفته است». در این ارتباط، حجت الاسلام والمسلمین رئیس جمهوری در آخرین نشست خبری خود اعلام کرد که ۱۸ میلیارد دلار بر باد نرفته و به مردم داده شده است».
در سخنرانی روز گذشته خود در جمع مردم یزد، یک بار دیگر به این موضوع اشاره کرد و گفت: یک عده از افرادی که کمی بداخلاق هستند در طول ماه های گذشته در برخی از رومه ها چنین نوشته اند که این دولت در سال ۹۷ و با ارز ۴۲۰۰ تومانی، ۱۸ میلیارد دلار را به باد داده است در این راستا به رییس بانک مرکزی دستور دادم تا تمام پول هایی که در سال گذشته در ۶ ماه اول پرداخت کرده را فهرست و اعلام کند و در این زمینه اخیرا نامه آن را به من داده است و از ایشان خواستم که این نامه را منتشر کند.»
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، امروز (دوشنبه) بر اساس دستور رییس جمهوری درخصوص عملکرد تأمین ارز بابت واردات کالاهای مورد نیاز کشور و همچنین وضعیت رفع تعهدات ارزی واردکنندگان در ۵ ماهه اول سال ۱۳۹۷، گزارشی را ارایه کرد.
میزان ارز تأمین شده برای واردکنندگان توسط بانکهای عامل بنا به ثبت سفارشهای صورت گرفته توسط وزارتخانههای ”صنعت، معدن و تجارت، ”جهاد کشاورزی و ”بهداشت درمان و آموزش پزشکیدر دوره یادشده معادل ۱۹.۳میلیارد دلار با نرخ بانکی (به ازاء هر دلار ۴۲۰۰۰ ریال) بوده است.
از این مبلغ معادل ۱۷.۳میلیارد دلار از منابع بانک مرکزی به بانکهای عامل فروخته شده و معادل ۲ میلیارد دلار از محل ارز حاصل از صادرات غیرنفتی تأمین شده است.
معادل ۷.۳ میلیارد دلار از تأمین ارز انجام شده توسط این بانک بابت واردات کالاهای اساسی، ضروری، دارو و تجهیزات پزشکی بوده است.
عمده اقلام تشکیل دهنده معادل ۷.۳ میلیارد دلار به شرح زیر است:
سایر تأمین ارز صورت گرفته بابت واردات بخشهای صنعتی کشور از قبیل مواد اولیه، تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز کشور بر مبنای ثبت سفارشهای صورت گرفته توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت در چهار قلم عمده به شرح زیر بوده است:
همچنین بابت مصارف درمانی، دانشجویی، مسافرتی و سایر مصارف خدماتی معادل ۱.۸۵۰ میلیارد دلار تأمین ارز انجام شده است.
وضعیت رفع تعهد ارزی واردکنندگان بر مبنای اسناد ارائه شده حاکی از ترخیص کالا از گمرک جمهوری اسلامی ایران و یا سایر اسناد مربوطه در سامانه رفع تعهد ارزی بانک مرکزی به شرح زیر بوده است:
به گزارش بانک مرکزی، معادل ۱۷.۸ میلیارد دلار، رفع تعهد صورت گرفته که بر مبنای اسناد ثبت شده در سامانه یادشده به معنای واردات کالا و انجام خدمات مربوط است.
معادل ۱.۲ میلیارد دلار پروندهای مربوط به واردکنندگان توسط بانکهای عامل براساس ضوابط و مقررات، به سازمان تعزیرات حکومتی ارجاع شده که تحت رسیدگی آن سازمان قرار دارند.
بقیه نیز توسط بانکهای عامل بنابر ضوابط، تحت پیگیری قرار دارند که درصورت احراز تخلف واردکنندگان، بنابر ضوابط و مقررات، بانکهای عامل مکلفند مراتب را به سازمان تعزیرات حکومتی و درصورت نیاز به سایر مراجع ذی صلاح ارجاع دهند.
بانک مرکزی با عملیاتی کردن ویرایش جدید سامانه رفع تعهد ارزی کشور در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ در شبکه بانکی کشور، وضعیت رفع تعهد ارزی همه واردکنندگان را به صورت سیستمی کنترل و در صورتی که واردکنندهای در مهلت مقرر نسبت به ایفای تعهدات خود اقدام نکنند، تا زمان رفع تعهد ارزی خود، امکان اخذ مجوز تخصیص جهت واردات را نخواهد داشت.
استحصال۱۳۰۷ کیلوگرم "تریاک"ازسنگ گرانیت
سنگ های قیمی ،چون تریاک»هستند
سردار حسین رحیمی (۲۱ آبان ۱۳۹۸)گفت: ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ در پی دریافت اخباری از منابع اطلاعاتی در خصوص قاچاق عمده مواد مخدر از نوع تریاک رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرار داده و پس از اطمینان از صحت ماجرا پس از هماهنگی با مقام قضایی برای دستگیری قاچاقچیان مواد مخدر وارد عمل شدند.
تریلی حامل سنگ گرانیت که ۱۳۰۷ کیلوگرم مواد مخدر در آن جاساز شده بود توقیف شد.
سرانجام حدود دو شب پیش ماموران یک محموله سنگ گرانیتی را که بر روی یک تریلی قرار داشت شناسایی کرده و پس از توقف آن مشاهده کردند که مقادیر قابل توجهی تریاک داخل آن جاساز شده است.
این مواد از استان فارس در حال حرکت به سمت تهران بود، ماموران ۱۳۰۷ کیلوگرم تریاک را از داخل بار این تریلی کشف و ضبط کردند.
این افراد در پوشش یک باند هفت نفره فعالیت داشتند، اعضای این باند دستگیر و مواد مخدر توقیف شده است.
به گفته سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت، تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد و برای دستگیر شدگان نیز پروندهای تشکیل و روانه دادسرا شده است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:محل جاسازی تریاک»توسط سنگ سازان ماهر.
منبع خبر:الف،سه شنبه۲۱ آبان ۱۳۹۸بنقل ازایسنا بااندکی ویرایش
این سنگه ها طلا(تریاک)هستند.
تریاک »اشاره به چیزی است که کمیاب باشد.
درباره این سایت